اهميّت دادن به علم نسب شناسى منحصر به عصر خاص و يا گروه خاص و يا شهرخاصى نيست ، بلكه مولود نياز انسان در دوره هاى مختلف است در واقع ، نياز بشراو را وادار به برقرارى انس و ارتباط مى كرده و از طرفى مسأله تنازع بقا فضاى داغى بهوجود مى آورده كه در آن انسان به پشتيبانى و نيرو نياز پيدا مى كرده ، و بستگان وفاميلش او را ارجمند و عزيز مى داشته اند .
از اين رو ، بشر به خويشاوندى و پيوندهاى نسبى اهميّت داده ، و آنها را حفظ ونگهدارى كرده است همچنين بستگان و خويشان اصلى وى نيز به او مهر ورزيده ، اورا در آغوش محبّت گرفته ، در مقابل تجاوز بيگانگان حمايت كرده و از شر ستمگرانحفظ مى كرده اند .
قرآن كريمشرح حال دو تن از فرستادگان خداى متعال را نقل كرده كه يكى از آنها بهدليل نداشتن خويشاوندان ، از ناتوانى خود خبر داده و گفته است:
اى كاش مرا بر منع شما توانى بود ، يا آن كه چون قدرت ندارم از شرّ شما به ركنمحكمى (اقتدار خدا) پناه خواهم برد .
1 سوره هود ، آيه 80 .