امامزادگان و زیارتگاه های شهر ری

محمد قنبری

نسخه متنی -صفحه : 285/ 8
نمايش فراداده

است ، و هر گردنفرازى در مقابل فضل و كمال ايشان خاضع است .

اميرالمؤمنين عليه السلام در نامه اى به معاويه ، افتخارات خود را چنين بر مى شمرد:

..كه ما تربيت يافته پروردگارمان هستيم ، و مردم پس از آن تربيت يافتگان ماهستند شرف و بزرگى ديرين ما نسبت به خويشاوندان تو منع نكرد ما را از اين كهشما را با خود بياميزيم و از (شما) زن گرفتيم و زن داديم ، چنان كه نظاير ما انجاممى دهند ، در حالى كه شما در آن پايه نبوديد و از كجا چنين شايستگى را داريد؟ درحالى كه پيامبر صلي الله عليه و آله از ماست ، و تكذيب كننده او (ابوجهل) از شماست ، واسداللّه (حضرت حمزه) از ما ، و اسدالاحلاف (ابو سفيان يا عتبه و يااسد بن عبدالعزّى) از شماست ، دو سرور جوانان اهل بهشت (امام حسن و امامحسين عليهما السلام از ما ، و كودكان اهل دوزخ از شما ، و بهترين زنان جهانيان از ما ، و حمّالةالحطب (زن ابو لهب) از شماست ، چه بسيارى از خوبيها كه به سود ما و بديها كه بهزيان شماست! پس اسلام ما آن است كه همه شنيده اند ، و زمان جاهليّت (بزرگى)ما غيرقابل انكار است ، و كتاب خدا براى ما فراهم كرده است آنچه را كه از ماپراكنده شده است و همان است سخن پروردگار: «بعضى از خويشان پيامبر بربعضى ديگر سزاوارترند در كتاب (يا حكم) خدا».امام حسن مجتبى عليه السلام وقتى كه در مجلس معاويه ، عمرو بن عاص به آن حضرتگوشه اى زد ، فرزند پيامبر از پاسخ به ابن عاص ننگش آمد و پس از سخن وى ، رو بهمعاويه كرد و فرمود:

اى معاويه ، آيا عبد سهم را وادار مى كنى تا مرا دشنام دهد؟ درحالى كه جمعىشاهد و ناظر ما هستند هرگاه قريش ، انجمنها به پا كنند ، از قصد تو به درستى آگاهخواهند شد تو از روى نادانى به خاطر كينه ديرينه و مستمرّى كه دارى قصد دشنامو سرزنش ما را كردى تو نه پدرى همچون پدر من دارى تا بدان وسيله بر كسى كهمى خواهى فخر كنى و يا مكر نمايى ، فخر فروشى كنى ، و نه اى پسر هند ، جدّىچون جدّ من رسول خدا دارى ـ اگر اجداد ما را نام ببرند ـ و نه مادرى از قريش

1 سوره انفال ، آيه 75 .

2 .نهج البلاغه، نامه 28 .