استاد محمدتقى مصباح
نقش نيت در عبادات در فرهنگ اسلامى، نيت نقش تعيينكنندهاى در ارزش اعمال انسان ايفا مىكند.اما اينكه سر اين مطلب چيست، بخشى به فلسفه اخلاق و بخشى به حوزههاى ديگر مربوط مىشود.از آنجا كه طرح بحثهاى گسترده و فنى در اين مقال نمىگنجد، به اجمال به برخى آثار نيت اشاره مىشود.
شيعه و سنى حديثشريفى از پيامبراكرم صلى الله عليه وآله نقل كردهاند كه آنحضرت فرمودند: «انماالاعمال بالنيات و لكل امرىء ما نوى» ; (2) ارزش كارها به نيت است و هر كس متناسب با نيتخود بهره خواهد برد.البته، منظور از نيت اين نيست كه انسان انگيزه خود را از انجام اعمال به زبان يا ذهن بياورد و مثلا بگويد: من اين كار را براى خدا انجام مىدهم، بلكه منظور اين است كه انگيزه واقعى انسان از انجام عمل، رضاى خدا و يا رسيدن به پاداشهاى اخروى و يا دست كم، نجات از عذاب الهى باشد.براى روشن شدن مطلبى به اين مثال توجه كنيد: شخص ميلياردرى كه تمام ثروتش و يا بخش عمدهاى از آن را صرف امور - به اصطلاح - عام المنفعه از قبيل: ساختن مدرسه، بيمارستان، پل و مانند آن كرده است، اگر نيتش از انجام اين كارها صرفا اين باشد كه مورد تشويق و تمجيد مردم قرار گيرد، طبق حديثشريفى كه بيان شد، مزدش را دريافت كرده است.
براساس فلسفه اخلاق اسلامى، ارزش عملى كه در آن نيتخدايى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگيزه خودنمايى انجام شود، ارزش آن زير صفر است; زيرا علاوه بر اينكه، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد.اين مساله با فرهنگ عمومى مردم دنيا، به ويژه غيرمسلمانها، تناسب و سازگارى ندارد.به بيان ديگر، آنها نمىتوانند اين مطلب را بپذيرند كه خدمات فراوان يك شخص به مردم جامعه، به صرف اينكه انگيزه الهى در كار نبوده است، هيچ و پوچ انگاشته شود.از نظر آموزههاى دينى اگر فردى براى كسب محبوبيت در اجتماع، خدمتى انجام دهد; مثلا براى پيروزى در انتخابات وكسبراى بيشتر، مبالغهنگفتىراصرف امور - بهاصطلاح - عامالمنفعه نمايد و مردم نيز به اين واسطه به او راى بدهند، در واقع، پاداش خود را دريافت نموده و چيزى از خدا طلبكار نمىباشد.
در نظام ارزشى اسلام، چيزى داراى ارزش است كه در روح انسان اثر خوبى برجاى گذارد.ظهور اين حالت در آخرت به صورت نعمتهاى بهشتى و يا ساير نعمتهاى اخروى خواهد بود.
بنابراين، رابطه بين انسان و خدا و يا رابطه انسان با نعمتهاى بهشتى، همان اثرى است كه در روح انسان باقى مىماند.پس اگر سؤال شود كه - مثلا - خرج كردن پول در دنيا و يا كشيدن دست نوازش بر سر كودكى يتيم چه ربطى به آخرت دارد، در پاسخ بايد گفت: آن چيزى كه موجب ارتباط انسان با خدا مىشود، قلب است و آنچه كه در دل مىگذرد; از آنجا كه خدا جسم نيست، جسم نمىتواند با او ارتباط برقرار كند.از طريق قلب است كه انسان با خدا مرتبط مىشود و چيزى را از او دريافت مىكند.اگر اين اثر، يك اثر نورانى كمالى باشد، موجب مىشود كه خداى متعال در عالم آخرت آنها را به صورت نعمتهاى عظيم اخروى ظاهر نمايد.در حقيقت، آنها نتيجه همان اعمالى است كه انسان در دنيا انجام داده است.پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله فرمودند: وقتى شما جمله «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر» را بر زبان جارى مىسازيد، در واقع، با اين كار داريد درختى را براى خود در بهشت مىكاريد و يا كسانى كه مبادرت به خوردن مال يتيم مىكنند، در واقع دارند آتش تناول مىكنند: «ان الذين ياكلون اموال اليتامى ظلما انما ياكلون فى بطونهم نارا» (نساء: 10) بنابراين، آنچه به عمل ما ارزش مىبخشد و آن را به خدا و عالم آخرت مرتبط مىسازد، نيت قلبى است.كوچكى، بزرگى يا ظاهرى اعمال هم نشاندهنده بىارزشى و يا با ارزشى اعمال نيست; به بيان ديگر، ارزش كارها به كميت آنها نيست.در ظاهر قضيه، هيچ تفاوتى بين - مثلا - خرج كردن پول در راه حلال و مصرف آن در راه حرام وجود ندارد، اما آن چيزى كه موجب جدايى آنها از يكديگر مىشود، نيت انسان است.انگيزه است كه به اعمال انسان ارزش مىبخشد.
نكته ديگر اينكه، عبادات از لحاظ ميزان وابستگى به نيت در يك حد نيستند، ميان آنها تفاوت وجود دارد.براى مثال، شخصى كه براى خودنمايى نماز مىخواند، فقط ممكن است مورد تشويق افراد مؤمن و نمازخوان قرار گيرد; اشخاصى كه به نماز اهميت نمىدهند هرگز او را تشويق نمىكنند.آن چيزى كه در اينجا موجب مىشود تا انسان ريا كند، جذب قلوب مؤمنان است.اما در امور عامالمنفعه مثل، ساختن مدرسه و بيمارستان و مانند آنها، هم مسلمان و هم غير مسلمان استقبال مىكند.بنابراين، زمينه خودنمايى و ريا در پول خرج كردن بيشتر است تا در نماز خواندن.كمتر كسى است كه براى نماز خواندن به شخصى راى بدهد، اما اگر كسى پول خرج كند، احتمال اينكه افراد بيشترى به او راى بدهند وجود دارد.از اينرو، انگيزه افراد در عبادات فردى و عبادتهايى كه نفعى براى مردم دارد، متفاوت است.
«انفاق» از جمله عبادتهايى است كه احتمال خودنمايى و ريا در آن بسيار است. در مساله انفاق، انسان علاوه بر اينكه بايد ثواب عمل را در نظر داشته باشد، بايد به گونهاى عمل كند تا به آبروى شخصى كه قرار استبه او انفاق شود لطمهاى وارد نگردد.انسانهاى داراى عزت نفس، از اينكه در جلو چشم ديگران به آنها انفاق شود، ناراحت مىشوند.انسان اگر بتواند به گونهاى انفاق كند كه حتىالامكان انفاقشونده او را نشناسد خيلى بهتر است.هر قدر انسان در اين كار مراقب حفظ آبروى افراد باشد، اجرش به مراتب بيشتر خواهد بود.گاهى يك عبادت بسيار كوچك، آنقدر ثواب پيدا مىكند كه انس و جن از شمردن آن عاجز مىمانند.اين به دليل رعايت آداب و جهات حسن عبادت و نيز اخلاصى است كه در آن به كار رفته است.يك عمل فيزيكى و يا حركت مادى به خودى خود نمىتواند ارزش بيافريند، بلكه غير از حسن فعلى، حسن فاعلى هم بايد در كار باشد; يعنى نه تنها خود كار بايد خوب باشد، بلكه بايد نيتخوبى هم براى انجام آن وجود داشته باشد.قرآن كريم در اينباره مىفرمايد: «مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيلالله كمثل حبة انبتتسبع سنابل فى كل سنبلة مائة حبه» (بقره: 261) ; مثل آنان كه مالشان را در راه خدا انفاق كنند، به مانند دانهاى است كه از يك دانه هفتخوشه برويد، در هر خوشه صد دانه باشد - كه يك دانه هفت صد شود.البته، اين ارزش و ثواب به شرطى است كه فقط براى خدا و به تعبير قرآن «يريدون وجه الله» (روم: 38) و «ابتغاء مرضات الله» (بقره: 207) باشد.
انسان ممكن است عملى را به درستى انجام دهد، اما با انجام كار نادرستى، ارزش آن را از بين ببرد; مانند آتشى كه محصولى را بسوزاند: «اعصار فيه نار» (بقره: 266) .از جمله كارهايى كه موجب از بين رفتن اعمال خوب انسان مىگردد، منتگذارى است.قرآن كريم در اينباره مىفرمايد: «لا تبطلوا صدقاتكم بالمن والاذى» (بقره: 264) ; صدقات خود را به سبب منت و آزار تباه نسازيد.
تاكيد قرآن نسبتبه خلوص در انفاق، به مراتب بيشتر از تاكيد بر اخلاص در نماز است.البته، ترديدى نيست كه ريا در نماز موجب بطلان آن خواهد شد، اما كمتر آيهاى در قرآن وجود دارد كه به اخلاص در نماز سفارش كرده باشد.
امام صادق عليه السلام در اين فراز از سفارشهاى خود به عبدالله بن جندب مىفرمايند: جلوى چشم مردم انفاق مكن تا ايشان تو را ستايش كنند، اگر چنين كنى، در واقع، اجر خودت را دريافت كردهاى (يعنى ديگر اجرى نزد خدا نخواهى داشت)، چنان باش كه وقتى با دست راستت انفاق مىكنى دست چپت آگاه نشود، براى صدقه پنهانى (كه عدم اطلاع مردم از آن در دنيا هيچ ضررى به تو نمىرساند) بهترين پاداش را در روز قيامت پيش چشم همه خلايق به تو خواهند داد.البته، انسان نبايد به اين دليل كه شايد عملش آميخته با ريا باشد به طور كلى سراغ كارهاى خير و از جمله انفاق نرود. اين كار ممكن است از دسايس شيطان باشد تا ما را از انجام اعمال نيك باز دارد.به هر حال، انسان با بخشيدن چيزهاى مورد علاقه خود به ديگران مرتبهاى از مبارزه با نفس را، كه موجب پاك شدن از برخى آلودگىها مىشود، پشتسر مىگذارد و شايد هيچ چيزى به اندازه بخل ورزيدن، عملى ناشايست نباشد.
خداوند در قرآن مىفرمايد: «و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون» (حشر: 9) ; و هر كس خود را از خوى بخل و حرص دنيا نگاه دارد، آنان به حقيقت رستگاران عالمند. سخاوتمندان، هرچند كه ثروت خود را در راه خدا مصرف نكرده باشند، نسبتبه بخيلان به بهشت نزديكترند.نكته ديگر اينكه، گاهى انجام كار خير به شكل علنى، البته در صورتى كه انسان بتواند بر نفس خود مسلط باشد، بركات و ثواب فراوانى دارد. وقتى انسان كار خيرى را به صورت علنى انجام مىدهد، ديگران هم انگيزه و رغبت پيدا مىكنند كه مشابه آن را انجام دهند.اگر بنا باشد كه هيچ كار خيرى در جلو چشم ديگران انجام نشود، مردم جامعه، به خصوص كودكان و نوجوانها، به اهميت كار خير پى نمىبرند.قرآن كريم مىفرمايد: «الذين ينفقون اموالهم بالليل والنهار سرا و علانية فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف عليهم و لاهم يحزنون» (بقره: 274) ; كسانى كه مال خود را انفاق كنند در شب و روز، نهان و آشكار، آنان را پاداش نيكو نزد پروردگارشان خواهد بود، هرگز از حادثه آينده، بيمناك و از امور گذشته اندوهگين نخواهند گشت. اثر ديگرى كه انجام علنى اعمال نيك خواهد داشت اين است كه جلو بسيارى از سوءظنها را مىگيرد; مثلا اگر كسى مخفيانه خمس و زكات بپردازد، ممكن است موجب بدگمانى مردم شود و آنها فكر كنند آن شخص واجبات دينىاش را انجام نمىدهد. ادامه دارد...
1. محمدباقرمجلسى، بحارالانوار، ج 78، ص284، روايت1، باب 24 2. همان، ج70، ص 210، روايت 32، باب 53 معرفت-شماره48