امام خمينى و انقلاب اسلامى در آيينه مطبوعات جهادى و سياسى افغا نستان
بازتاب و حركت انقلاب اسلامى در جهان، بخصوص در كشورهاى همسايه و مسلمان و توجه و بيدارى انسان در پناه روى كردى دوباره به شناختحقيقت وجودى خود و رمز و رازهاى آن و توجه به آراء و انديشههاى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران از جمله مسايل و مطالعاتى است كه آثار آن را مىتوان درحوزههاى فكرى و سيستمهاى رسانهاى و تاليفات اهل قلم و هنر به وضوح و روشن ديد.
از طرفى سعى در مخفى نگاهداشتن و تلاشهاى بىحد و مرز سردمداران رسانههاى غربى و توليد و تكثير ابزار انتقال پيام براى پوشش دادن افكار عمومى جهان به گونههاى مختلف، مبارزه براى جلوگيرى از رشد سريع و بيدارى نسل كنونى جهان، همه گواه و نشانگر آنست كه بيم و هراس مديران و برنامه ريزان حكومتهاى غربى و عوامل منطقهاى آنها در جهان از آن است كه بيدارى ناشى از ظهور حكومت اسلامى در ايران در آيندهاى نه چندان دور به محدوده و قلمرو نا امن آنها نيز وارد خواهد شد و از اينرو با ايجاد جو اختناق، اعمال سانسور و توطئه سكوت، بر آنند تا در حد ممكن مرزهاى فكرى و حوزههاى حكومتى خود را از اين بيدارى در امان نگه دارند كه لاجرم امرى ناشدنى است و حقيقت در پرده كتمان ماندنى نخواهد بود.
حضور بر آن است تا با بررسى و كنكاش در حوزههاى مطبوعاتى كشورهاى مختلف با نگاهى تحليل گونه بازتاب حركت انقلاب اسلامى را در مناطق مختلف از طريق بررسى مطبوعات به نقد و تحليل و نظر بكشاند، در اين شماره نگاهى داريم به مطبوعات و انتشارات سازمانهاى جهادى و سياسى كشور افغانستان.
اولا چند نكته پيرامون شخصيت والاى حضرت امام به رشته تحرير درآورده و ثانيا بازتاب و جايگاه او را در ژرفناى انديشه انديشمندان و قلم داران و جهادگران افغانستان در دستبررسى قرار مىدهيم.
امروز جهان اسلام شاهد است كه آن سياست و عظمتى را كه از قرنها پيش از دست داده بود و در اثر از دست دادن آن سالهاى ركود و انحطاط را سپرى مىكرد بار ديگر با قيام و نهضت آن بزرگ مرد تاريخ جهان اسلام بدست آورد، رادمردى كه فرياد زد: اگر جهانخواران در مقابل دين ما بايستند ما در مقابل همه دنياى آنان خواهيم ايستاد.
اين شخصيت عاليمقام و مجاهد كبير در عصرى ظهور كرد كه الحاد و كفر جهانى پس از سيطره كامل بر مسلمانان قصد داشت هويت آنان را مسخ، محو و نابود سازد و نام اسلام را از صفحه جغرافياى گيتى بزدايد. در حاليكه انديشه و افكار ديگر شخصيتهاى بزرگ اسلامى در احياى مجد و عظمت اسلام، استقلال و آزادى مسلمانان و پيروزى جهاد و انقلاب اسلامى صرفا در لابلاى ساير افكار ونظريات شان باقى مانده است و قادر نشدند انديشه خويش را در عمل پياده كنند و جامعه ايده آل و حكومت اسلامى مورد نظرشان را تاسيس كنند. اين شخصيتهاى بزرگ اسلامى درقرنهاى اخير و در عصر حاضر به نحويكه تذكر رفت از علامه سيد جمال الدين حسينى كه بنيان گزار نهضت جهانى اسلامى بود گرفته تا حسن البناء، سيد قطب ابوالاعلى مودودى، علامه اقبال لاهورى، همگى در احياى مجد و عظمت اسلام و قطع سلطه و نفوذ كفر و الحاد از جامعه مسلمانان، ايثارگرى و قهرمانيهاى فراموش نشدنى و بىنظيرى را انجام دادند ولى عملا نتوانستند طاغوتيان را از اريكه قدرت و حكمروائى بر جوامع و كشورهاى اسلامى به زير بكشند و انقلاب اسلامى را با تاسيس حكومت اسلامى و اداى متن و محتواى واقعى ارزشهاى اسلامى به پيروزى برسانند.
امام خمينى (س) در چنين وضع آشفتهاى بپا خواست و با قيام خود جلوهاى از حيات راستين را براى امت اسلام به ارمغان آورد. و بار ديگر حاكميت اسلام را كه قوس نزولى خود را مىپيمود در سرزمينى وسيعى از جهان اسلام مستقر ساخت، و موج ويرانگر انفكاك دين از سياست را مهار كرد و احكام دين اسلام را به جهانيان عرضه داشت و بدين منوال با رهبرى پيامبر گونه خود كشتى طوفان زده اسلام را كه در ميان امواج پر تلاطم كفر و الحاد گرفتار شده بود با كمال متانت و درايتخاص به ساحل نجات رساند و از گزند غارتگران غرب و شرق حفظ كرد، به عبارتى ديگر انقلاب اسلامى را كه بعد از رحلتحضرت رسول گرامى اسلام از مدارش خارج شده بود، در اثر مساعى خستگى ناپذير و موضع گيرىهاى شجاعانه خود به مدار اصلى بازگرداند.
امام (س) در بعد ديگر انقلاب اسلامى موج عظيم گرايش جوانان مسلمان را كه ويتخود را باخته بودند به سوى اسلام و انقلاب مهيا نمود، نهضت و جنبش اسلامى را بيش از هر زمان ديگر به سوى تحقق اهداف و آرمانهاى الهى آن رهبرى كرد و بالاخره آن را به شكل زنجيره و سلسلهاى نيرومند متشكل نمود، كه رشد جهان شمول اسلامى و گرايش همگانى امت اسلامى به سوى خود آگاهى الهى و رهائى جامعه اسلامى از زنگار افكار پوچ و تاثيرات فرهنگ مادى و الحادى از جمله پىآمدهاى آن مىباشد.
بايد اعتراف كرد كه در تاريخ معاصر نقش امام خمينى در آگاهى بخشيدن به مسلمانان و بر ملا ساختن چهره دشمنان اسلام و بخصوص در بالا بردن سطح بينش و دانش قشر جوان كه در لجن زار فرهنگ مبتذل غرب و شرق غوطه ور شده بودندمنحصر بفرد بود زيرا نه تنها از ضرورت استقلال و آزادى مسلمانان از زير يوغ استعمارگران طرح نظرى ارائه دادند بلكه انقلاب اسلامى را در كشور اسلامى ايران رهبرى كردند و به پيروزى رساندند، و اين بزرگترين نقطه امتياز و برترى شخصيت ايشان در ميان ساير شخصيتهاى اسلامى در چند قرن اخير به حساب مىآيد.
انديشه و نظريات انقلابى و رسالت تاريخى آن حضرت و بازتاب گسترده نقش برجسته و تاثير ژرف ايشان بر ملت افغانستان و بخصوص رجال سياسى و چهرههاى جهادى، تا حدى است كه همگان اذعان دارند كه ملت افغانستان اعم از شيعه و سنى از صميم قلب به او ارادت دارند. حضرت امام (س) مرجع تقليد شيعيان افغانستان بود كما اينكه شيعيان ديگر نقاط جهان نيز او را به حيثيگانه مرجع تقليد خويش مىشناختند.
مردم افغانستان به بيانات رسا و سحرانگيز حضرت امام (س) كه آن را ان من البيان لسحرا مىدانستند گوش فرامى دادند و به عمق مطالبى كه با بيان رسا و دلنشين طرح مىنمودند مىرسيدند و آنرا سر لوحه عمل خويش قرار داده اند، بخصوص جهادگران افغانستان كه حضرتش را يگانه ملجا و ماواى خويش مىدانستند و به اميد و اتكا به نيروى كفر ستيزى او در پشتسنگر مىنشستند و از حضرت او درس كفر ستيزى، شجاعت و استقامت و پايمردى را آموخته اند.
زمانى كه جهاد گران افغانستان شعار خون بر شمشير پيروز است را از زبان آن حضرت شنيدند با درك واقعى مفهوم پيروزى خون بر شمشير وارد صحنههاى نبرد شدند و با جان نثارى و پيكار بىامان در برابر دشمن عملا مشاهده كردند كه واقعا مىتواند خون بر شمشير پيروز شود.
موقعيكه حضرت امام (س) فرمودند: كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا كربلاها در سرزمين بخون آغشته و گلگون افغانستان بوجود آوردند و يزيديان بيشمارى را در عاشوراهاى آن ديار بلا كشيده به خاك و خون كشيدند بحديكه صداى شكستذلتبار و تحقير آميز، ملحدان روسى و چاكران و سرسپردگان كاخ نشينان كرملين را كر كرد و ستونهاى ايدئولوژى ماركسيستى فرو پاشيد و به موزههاى تاريخ سياسى جهان سپرده شد.
در لحظهاى كه اين فراز از سخنان آن مجاهد كبير را شنيدند كه مىفرمودند: افتخار بر رزمندگانى كه جبهههاى نبرد را با مناجات خويش و راز و نياز با محبوب خود عطرآگين نموده اند، فخر و عظمتبر جوانان عزيزى كه در راهى قدم برداشته و پاسدارى از مكتبى مىكنند كه شكست ناپذير و سرتاسر پيروزى است لبيك گويان اعلام داشتند كه: اى امام آرمانهاى مقدستان را تا لحظه شهادت و دشوارترين و سخت ترين زمانها و نامساعدترين لحظات به پيش خواهيم برد و سلاح رزم و مبارزه و جهاد را هيچگاه تا رسيدن و تحقق بخشيدن به اهداف و آرمانهاى الهى شما به زمين نخواهيم گذاشت.
و حال به منظور رسيدن به عمق بازتاب گسترده شخصيتحضرت امام (س) در رابطه با ملت افغانستان جرايد و مجلات منتشره سازمانهاى جهادى را بگونه ذيل به مطالعه مىنشينيم:
مجله مذكور ارگان انتشاراتى جمعيت اسلامى افغانستان است كه به مناسبت رحلتحضرت امام، پيام تسليت مجاهدان و مبارزان و شخصيتهاى مبارز و اسلامى افغانستان را كه به حضور مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى و مردم ايران صادر شده بود در صفحه اول به چاپ رساند مبنى بر اينكه: وفات امام خمينى بزرگمرد تاريخ معاصر جهان اسلام ضايعهاى جبران ناپذير و حادثهاى است دردناك كه مسلمانان را در نقاط مختلف جهان سخت تكان داد.
چه شخصيتهاى بزرگ مذهبى و سياسى در جهان اسلام در حدود مرزهاى جغرافيايى كشور و زادگاه خويش محدود باقى نمىمانند و مربوط به كل جهان اسلام اند. امام خمينى كاپيتاليزم و كمونيزم هر دو را مردود خواند و راه نجات بشريت را تنها در پيروى از تعاليم والاى اسلام مىدانست. او در برابر مستكبران شرق و غرب قوى و مقاوم بايستاد و با هر نوع فشار و توطئه پنجه نرم كرد و آزاده و سربلند زيست.
لازم به تذكر است كه با تاسى از اصل ارائه شده توسط حضرت امام خمينى (س) كه راه نجات بشريت را منحصر در پيروى از تعاليم والاى اسلام مىداند، تمام سران گروههاى سياسى افغانستان از جمله آقاى ربانى در ارتباط با ساختمان و اداره سياسى افغانستان چنين ابراز نمودند كه: اصل حاكميت اسلام عزيز از جمله اساسى ترين اصول لازم براى بقاى كشور و بقاى اسلام مىباشد. و نيز مشاراليه گفت كه بجز حكومت اسلامى در افغانستان، جمعيت اسلامى افغانستان به هيچ رژيمى و به هيچ راه و رسم سياسى ديگرى اجازه نمىدهند كه پياده شود.
اضافه بر اين، مجله مذكور در سر مقاله خود مىنويسد: . . . حضرت امام خمينى (س) يكى از اين فرزانه فرزندان مكتب قرآن بود كه عمر عزيزش را در سايه قرآن سپرى كرد، زندگى و حياتش را در همه ابعاد به خاطر خدا و در راه خدا وقف نمود، او جز خدا حاكمى را نمىشناخت و جز قرآن قانون و دستورى را.
در ادامه سر مقاله پس از آنكه اوضاع نابسامان ايران پيش از انقلاب و ايجاد رعب و وحشت، اختناق، ترور و قتل و كشتار بيرحمانه فرزندان مبارز اسلامى در دوره حكومت طاغوت، تسلط و نفوذ بالقوه استكبار جهانى بر رژيم طاغوتى تشريح شده آمده است: شاه و ايادى ننگينش از ايران گريختند و رستاخيز عظيمى در ميان ملت ايران بپا گرديد.
و در مقالهاى ديگر تحت عنوان امام خمينى بزرگمردى از دنياى اسلام و عالم بشريت كه در مجله ميثاق خون انتشار يافته چنين مىخوانيم:
. . . در تاريخ اخير اسلام خاصة با تبارز استعمار جديد غرب و شرق بعد از سپرى شدن قرون وسطى و انكشاف صنعت و تكنولوژى عصرى كه مسلمانها و كشورهاى اسلامى به زير تسلط و نفوذ كافران كشيده شدند امام خمينى (س) در ميان ميليونها تن امت اسلامى دنيا يگانه شخصيت ممتاز و بزرگى محسوب مىشود كه بسى اوصاف و خصوصيات عالى يك شحصيت اسلامى را فقط منحصر در خود دارد.
اين مجله كه ارگان انتشاراتى ستاد فرماندهى كل نيروهاى مسلح حزب الله افغانستان است طى سرمقاله با عنوان :
حزب الله و تداوم خط امام (س) مىنويسد:
خمينى پيشواى ديگرى از سلاله ى اولياء كه بعد از انبياء و اولياء و ائمه معصومين يك تنه بپاخواست و بر تماميت جبهه كفر و شرك و اختناق و خفقان در عصر سيطرهاى قابيليان و نژاد پرستان و مكتبهاى الحاد و آئيسم تاخت و طريق حقيقت و عدالت و انسانيت را به جهانيان شناساند و مجد و عظمت و سيادت از دست رفته و رنگ باخته مسلمانان را به آنان بازگردانيد و به ماهيت اصيل شان آگاهى داد و بصيرت شان را باز گرداند و انقلاب اسلامى اش جهان گستر و گسترش جهانگير يافت و نهضت اسلامى به سرعت رو به پيش مىرود و امت اسلام در حال بدست آوردن عظمت و بزرگى از دست رفته خويش مىباشد.
. . . جهان اسلام و مستضعفين آنها كه در بىخبرى تن به بندگى داده بودند خودآگاهى و بدست آوردن مجد دوباره خود را متوجه رهبرى پيامبر گونه امام خمينى مىدانند.
در فراز ديگرى از مقاله مذكور چنين آمده است:
امروز فرزندان اسلام در قطبين بيرق اسلام را نصب نمودهاند و در دورترين جاها كه اختناق و سركوب بيداد مىكند صداى دلنشين موذن به گوش مىرسد و پيروان خط امام (س) مهيايند تا آرمانهاى والاى او را تا مرز شهادت تحقق بخشند، و از اين نيز غافل نمىباشند كه مثلث هميشه تاريخ، زر و زور و تزوير را نيز در هر جبههاى كه عدالتحضور دارد در مقابل خود خواهند داشت و با اينها روبرو خواهند بود.
ارگان انتشارات مركزى حزب وحدت اسلامى افغانستان در خارج از كشور در سرمقالهاى تحت عنوان در مكتب سياسى امام خمينى (س) ، بعد از آنكه حضرتش را به عنوان يك چهره محبوب قرن، صاحب كلام نافذ، فرياد رسا، بيان شيوا، متانت رفتار، صراحت لهجه، بينش ژرف، دانش عميق و گسترده و تقوى و تزكيه روح و عرفان الهى معرفى مىنمايند، چنين مىنويسد:
آنچه در شخصيت ممتاز حضرت امام (س) بيش از همه جلب توجه مىكند اين است كه او يك رهبر مذهبى و يك فقيه بود و تلقى جهانيان و برداشتحاكم در جامعه از يك فقيه و يا عالم دينى اين بود كه تنها به زهد و پارسائى و عبادت و تهجد اكتفا كرده و كارى به كار دنيا و قيصرهاى آن نداشته باشد، جز اينكه به وعظ و ارشاد پرداخته و مردم را از آتش جهنم بترساند و به سوى بهشت و مائدههاى آن فرا خواند!
اما در مكتب امام خمينى (س) نه اجتهاد و فقاهت اين معنى را داشت و نه عالم دينى آن وظيفه را، او اجتهاد و فقاهت را در متن زندگى مىديد و ديانت را عين سياست مىدانست و با عمل و سيره خود در فقه چنان تحولى به وجود آورد كه به حق مىتوان او را احياءگر فقه و بنيان گذار فقه نوين در تاريخ معاصر دانست.
امام (س) عناصرى را در فقه و فقاهت وارد ساخت كه اگر غير از شخصيتبلند علمى و تثبيتشده ايشان كسى ديگر آن سخنان را به زبان مىراند حتما تكفير مىشد، اما ايشان با جرات و قاطعيت و شهامتبىنظيرى كه داشتبا ارائه روشن ترين تصوير از استنباط فرياد كشيد: زمان و مكان دو عنصر تعيين كننده در اجتهادند مسالهاى كه در قديم داراى حكمى بوده استبه ظاهر همان مساله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد يك نظام، ممكن استحكم جديدى پيدا كند بدان معنى كه با شناخت دقيق روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى، همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقى نكرده است واقعا موضوع جديدى شده است كه قهرا حكم جديدى مىطلبد.
تهران: 6/7/73 برابر با 21 ربيع الثانى 1415
1- هفته نامه وحدت: ارگان انتشاراتى مركزى حزب وحدت اسلامى افغانستان در خارج از كشور شماره (100) 13/3/1372.
2- مجله فتح: ارگان انتشاراتى ستاد فرماندهى كل نيروهاى مسلح حزب الله افغانستان.
3- ميثاق خون: ارگان انتشاراتى جمعيت اسلامى افغانستان شماره (2 و 3) سال 1368.