مسئله ديگري كه در باب صفات مطرح است، عينيت و غيريت صفات ذاتي با ذات حق است و عليرغم اختلاف آرايي كه در اين زمينه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخي حكماي ديگر ـ معتبرترين اقوال است. ايشان معتقد به عينيت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به اين دليل كه صرف وجود، صرف كمال و جمال است و هيچ حيثيت كمالي، نميتواند خود را از صرف وجود كنار بكشد؛ چون هرچه كمال است، به حقيقت وجود برميگردد و اگر غير از اين باشد اشكالات عديدهاي پيش ميآيد:
1. در عالم وجود دو اصل بلكه چندين اصل بوده باشد و حال آنكه در عالم واقع تنها وجود اصيل است.
2. ذات حق تبارك و تعالي مركب باشد كه لازمهاش نيازمندي و نقص است.
3. راه يافتن جهات امكاني در ذات حق است و اشكالات ديگري كه بيانشان به طول ميانجامد.[4]
حضرت امام قائل به قول عينيت صفات با ذات، در موارد زيادي از آن سخن گفتهاند و آن را برهاني كردهاند و اصحاب اقوال ديگر را مورد نقد قرار دادهاند.[5]
از اين بحثهاي مقدماتي كه بگذريم، اراده يكي از صفات كمال است كه همة الهيون آن را پذيرفته اما در حقيقت اراده با يك سري پرسشهايي مواجه شدهاند.
ـ آيا اراده صفات ذات است يا فعل؟
ـ آيا اراده حادث است يا قديم؟