دموکراسی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)

ع‍ب‍دال‍ح‍س‍ی‍ن‌ حجت زاده

نسخه متنی -صفحه : 28/ 2
نمايش فراداده

دموكراسي در انديشة سياسي امام خميني(ره)

عبدالحسين حجت‌زاده[1]

چكيده: بررسي دموكراسي در انديشة امام خميني از زواياي متعدد مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مقاله برآنيم كه اين مسأله را از منظر و ديدگاهي جديد، يعني در قلمرو «سياست» رديابي كنيم تا نه تنها به شفاف‌سازي رابطه «مردم سالاري» و «دين» مدد رسانيم بلكه به استمرار، بقا و پايداري حكومت ديني نيز كمك كرده باشيم.

در اين نوشتار، ابتدا، به تعاريف، تاريخچه، اصول و عناصر اصلي و انواع دموكراسي پرداخته‌ايم. سپس قرائت، و تعبير امام از واژة «دموكراسي» و جايگاه اين واژه را در تفكر ايشان بررسي كرده، در ادامه، به بازيابي عناصر مهم دموكراسي در گفتار و نوشتار امام و قانون اساسي جمهوري اسلامي به مثابة «قلمرو عملياتي» انديشة امام پرداخته‌ايم. در پايان نيز از مباحث مذكور نتيجه‌گيري به عمل آمده است.

كليدواژه:

دموكراسي، دموكراتيك، قانون اساسي، انتخابات، قانون‌گرايي.

مقدمه

امام خميني در آستانة پيروزي انقلاب اسلامي در مصاحبه‌ها و ديدارها با بزرگان انديشه و قلم، اساتيد، دانشجويان و مردم عادي ايراني و غير ايراني سخن از واژة «دموكراسي»، «دموكراسي اسلام» و نظاير آن به ميان آورد و پس از انقلاب اسلامي نيز تأكيد فراوان ايشان بر برگزاري مكرر انتخابات چه درخصوص استقرار نظام جمهوري اسلامي و چه در مورد قانون اساسي، رياست جمهوري و نمايندگان، براي نخستين بار مراجعه به آراي عمومي را جهت اتخاذ تصميمات سرنوشت‌ساز و انتخاب بالاترين مقامات كشوري نهادينه ساخت. پايبندي رو به تزايد نظري و عملي به قانون اساسي، راهكارها و ساختارهاي دموكراتيك آن كه اولين بار در تاريخ ايران به آزاديها، مشاركت، برابري و قانونگرايي احترام مي‌نهد، با عنايت به رهبري ديني جامعه، به ويژه «شخص امام خميني»، اجراي بيش از بيست رفراندوم گسترده، فراگير، اصيل و اعلام و الزام همگان به نتايج آن، چيستي مردم‌سالاري و رابطة احتمالي آن با نگرش ديني را به مثابة پرسشي نو در جامعة ايراني و جهاني مطرح ساخت. به ويژه كه در اروپا «دموكراسي» از ايستادگي در مقابل «كليسا» آغاز شده بود و پس از آن «دين» همواره به طور جداگانه از «دولت» در نظرگرفته مي‌شد.