ابوالقاسم يعقوبى(كارگزار)
نسلـى كه امـروز با آن روبـروييم و با آن سـروكار داريـم و نيز آنان كـه پـس از ايـن مـى آينـد و پـا به عرصه مـى گذارنـد, از رخدادهاى آغـاز انـقـلاب و آنچه بر ايـن پـديده شگفت قرن گذشته, بـى خبرنـد و آنـچـه را نـسـل انـقلاب دريافته و جانـش با آن در آميخته, احساس نـكـرده است; از ايـن روى روشـن گرى و آشنا كردن ايـن نسل به آنچه بـر ايـن انـقـلاب گـذشـتـه اسـت و نيز تــوجه دادن آنـان به فلسفه تـصـميمها, آهنگها, عزمها و بـرخـوردهــاى امام خمينى و ترسيـم سيره عملى آن بزرگوار در مسائل اصلى نظام, وظيفه اى است ملى و دينى.
شايد از پرسشهاى مهم نسل جديد و بى خبران از مسير جريانها, اين بـاشـد: پافشارى امام بر حضور روحانيان در اداره نظام اسلامى بر چه اساس و تراز و معيارى استوار بوده است.
آيـا چـون امـام, خـود از روحـانـيان به شمار مى رفت و در مسلك عالمان دين بود, چنين تصورى داشت؟
يا آن كه آگاهى دينى امام او را به اين جا كشانده بود؟
و يـا فـراز و نـشيبهاى تاريخ آموخته بود كه بايد عالمان دين و نخبگان حوزوى در مديريت نظام نقش داشته باشند؟
و....