فدائیان اسلام و انقلاب اسلامی

نفیسه محبی

نسخه متنی -صفحه : 22/ 3
نمايش فراداده

نواب صفوى چنين اعتقاد داشت كه ايران مملكت اسلامى است، بايستى احكام اسلام اجرا شود . (1)

درست در همان زمانى كه رضاخان، رضاشاه مى‏شد يعنى در سال 1303 هجرى شمسى سيد مجتبى ميرلوحى مشهور به نواب صفوى، در محله‏خانى آباد تهران، در خانواده‏اى متدين به دنيا آمد . پدرش، سيد جواد، از خاندان ميرلوحى و خود در كسوت روحانيون بود و مادرش را از دودمان صفوى دانسته‏اند . سيد مجتبى هنوز كودك بود كه پدرش، به دنبال فرمان رضاشاه مبنى بر ممنوعيت لباس روحانيت‏به منظور كاستن نفوذ و اقتدار علما لباس روحانى را رها كرده و به وكالت در عدليه پرداخت و به هنگام اشتغال به همين شغل بود كه گفته مى‏شود روزى با على اكبر داور وزير وقت عدليه درگير شد و در نتيجه به دستگير شده به تحمل سه سال زندان محكوم گرديد .

وى كوته زمانى پس از انقضاى مدت محكوميت و آزادى از دنيا رفت و سرپرستى سيد مجتبى كه در اين زمان نه سال داشت‏بر عهده دايى او سيد محمود نواب صفوى قرار گرفت كه او نيز در عدليه كار مى‏كرد و از همين زمان است كه احتمالا براى درامان ماندن مجتبى از تبعات فرزندى يك محكوم، نام خانوادگى مادرش را بر او نهاد و او با عنوان نواب صفوى شهره شد .

سيد مجتبى دوران دبستان را پشت‏سر نهاده و وارد مدرسه صنعتى آلمانها در تهران مى‏شود . سيد مجتبى علاوه بر فراگيرى دروس رسمى خود در مدرسه در هر فرصت مناسبى كه دست مى‏داد بچه‏ها را جمع كرده و از اسلام و تعليمات اسلامى دم مى‏زد و البته محيط و جو زمان رضاخانى طورى نبود كه بتوان كارى هم انجام داد اما همين قدر كه كسى جرات داشت‏حتى كلمه‏اى از اسلام بر زبان آورد خود نمودارى از شجاعت و برجستگى او بود .

با اين ويژگى روحى و گرايش قوى دينى، معلوم نيست كه چرا سيد مجتبى پس از طى دوران دبستان، در هنرستان صنعتى ايران - آلمان به ادامه تحصيل پرداخت . چنين مى‏نمايد كه اين كار به اصرار دايى و سرپرست او صورت گرفته است . چراكه به گواهى مادرش، مجتبى دروس اين مدرسه را خوش نداشت و بارها اظهار علاقه كرده بود كه طلبه شود و براى تحصيل به نجف رود .

سرانجام نواب صفوى در دوران جوانى براى آموزش دروس حوزوى راهى عراق شد . اواخر سال 1320 وارد نجف شد و بلافاصله در مدرسه بزرگ آخوند خراسانى حجره‏اى دست و پا كرده و بدون اتلاف وقت‏شروع به فراگرفتن دانشهاى دينى نمود . هرچه را مى‏خواند و ياد مى‏گرفت آتش عشق باطنيش را شعله‏ورتر مى‏ساخت و به مرحله‏اى رسيد كه ذره‏اى ترديد براى او باقى نماند كه هرچه حق است در اسلام و در مكتب مقدس آل محمد (ص) خلاصه شده است و اين مكتب انسان‏ساز چكيده تمام تلاشها و مبارزات و جانفشانيهاى انبياست و براى جهانى كردن آن جاى هيچگونه درنگ و تاملى نيست .

نواب صفوى ضمن تحصيل نزد علامه امينى (2) ، نزد آيت الله شيخ ابوالحسن شيرازى نيز درس آموخت . (3) و حجت‏الاسلام دوانى نيز از حضور نواب در درس تفسير شيخ محمد آقا تهرانى ياد كرده مى‏افزايد كه وى در آن زمان با عنوان سيد مجتبى تهرانى شناخته مى‏شد . (4)