امام علی (ع)

نسخه متنی -صفحه : 119/ 118
نمايش فراداده

قضاوت -كعب بن سور

زمان خلافت عمربن خطاب بود،استان وشهراستراتژيكي بصره نياز به قاضي داشت ،وجريان رابه عمرگزارش دادندوعمردرصدديافتن قاضي خوب براي بصره بود .

دراين ايام روزي زني به عنوان شكايت ازشوهرش نزدعمرآمد، وشكايت خودراچنين عنوان كردشوهرم همواره روزه ميگيردوشبهارابه عبادت به سرميبرد .

عمرگفت اينمردشوهرتوشخص نيكوكاراست ،كاش من نيزمانند اوبودم .

بارديگر،زن گفت شوهرم روزهاروزه ميگيردوشبهاراتاصبح به عبادت اشتغال دارد .

عمربازپاسخ دادشوهرت مردنيكوكاراست .

كعب بن سور كه درآنجاحضورداشت ،روبه عمركردوگفت اي اميرمومنان اين زن گرچه از شوهرش به نيكي يادميكند،ولي منظورش اين است كه شوهرش ازنظرغريزه جنسي هيچ توجهي به اونداردعمرگفت شوهرش راحاضركنيد،وقتي شوهرش حاضرشد،عمر به اوگفت براستي همسرتوچه شكايت بزرگوارانه نمود،ومن كسي رانديده بودم كه اينگونه شكايت كند .

شوهرگفت آنچه راكه درسوره حجرونحل وهفت سوره طولاني نازل شده ،مراتحت تاثيرشديدقرارداده وبي قراركرده است كه همه فكرم متوجه آخرت است .

كعب بن سور،به شوهرآن زن گفت دراسلام ،زن برگردن شوهرحق دارد،وتوشوهربايدحق همسرت رااداكني ،ونمازوروزه ات رانيز انجام بدهي .

عمربن خطاب به كعب بن سورگفت بين اين زن وشوهر،قضاوت كن .

كعب ،طبق دستور،به آنهاگفت خداوندهرچهارشب همخوابگي رابرشوهرروا داشته ،ولي زن درچهارشب ،يك شب حق همخوابگي باشوهررادارد،بنابراين دراين چهارشب ،مرديك شب بايدحق زن رااداكند،ودرسه شب ديگرآزاد است ،آنگاه به شوهرزن گفت اين دستورراحتمارعايت كن .

همين قضاوت هوشمندانه موجب شدكه عمربه كعب گفت توراقاضي بصره قراردادم ،به سوي بصره براي قضاوت برو .

كعب بن سوربه بصره رفت ،ودرآنجابرمسندقضاوت نشست ،وسالهاقاضي بصره بود،تاوقتي كه عثمان ازدنيارفت .

هنگامي كه فتنه انگيزان مخالف علي ع جنگ جمل رادربصره بپاكردند،كعب بن سور،قرآني رابه گردنش آويزان نمود،وبه صف مخالفان علي ع پيوست ومردم رابرضدسپاه علي ع ميشوراند،وخودهمراه آنهاميجنگيد،سرانجام خودوسه برادرش كشته شدند .

وبه اين ترتيب اين هوشمندگمراه ،به خاك سياه هلاكت ابدي افتاد .

/بحارج 32ص 203و204 .