امام علی (ع)

نسخه متنی -صفحه : 119/ 6
نمايش فراداده

زهد علي ع -259

ابي اسحاق سبيعي مي گويد .

روزجمعه اي بردوش پدرم سواربودم واميرالمؤمنين علي ع برمنبرخطبه مي خواندوپيراهنش راتكان مي داد .

به پدرم گفتم:آيااميرالمؤمنين گرمش است ؟پدرم جواب داد .

گرماوسرمادركارنيست .

پيراهنش راشسته و چون پيراهن ديگري نداشته ،آن راتكان مي دهدتازودترخشك شود