تاریخ

نسخه متنی -صفحه : 3/ 3
نمايش فراداده

نيش زبان

ناصرالدين شاه زياداهل شوخي نبودبلكه كريم راازآن جهت دلقك درباركردتابه اقتضاي موقع وسياست روز بتواندبعض رجال ودرباريان متنفذرابانيش زبان ومتلكهايش تحقيروتخفيف نمايد .

كريم شيره اي رابه مناسبت شغل اوليه اش كه تايب رييس نقاره خانه بود نايب كريم هم مي گفتند:نايب كريم خري داشت كه هميشه برآن سوارمي شدوبه دربارياملاقات دوستان وآشنايان مي رفت .

خركريم به خلاف سايرخرهاشكل وريخت مسخره اي داشت يعني كريم طوري جل وپالان برپشتش مي گذاشت كه هروقت سوارمي شد همه ازآن شكل وهيئت مي خنديدند .

كريم مي دانست به چه كساني بايدمتلك وليچار بگويد .

پيداست به كساني كه موردتوجه شاه بودندبي ادبي نمي كرد .

درباريان وساير رجال براي آنكه ازنيش زبانش درامان باشندهركدام باج ورشوه اي به اومي دادند .

آنهايي هم كه ازاين دلقك بازي خوششان نمي آمدوحاضرنبودندچيزي به كريم بدهند شكايت به ناصرالدين شاه مي بردند .

ناصرالدين شاه قبلاجريان قضيه ومتلك كريم را ازآنهامي پرسيدوباصداي بلندقهقهه مي زد .

آنگاه درجواب شاكي مي گفت:"به جاي گله وشكايت بروخركريم رانعل كن !"يعني چيزي به اوبده تاازشرزبانش درامان باشي ،عبارت بالادررابطه باهمين كريم وخرش ازآن تاريخ ضرب المثل شده است .