حاضر جوابی

نسخه متنی -صفحه : 66/ 20
نمايش فراداده

برهان قاطع

امام فخررازي ازطرف دشمنان متهم به داشتن مذهب اسماعيلي شد .

امام به بالاي منبررفت وبه خاطرتبرئه خويش برآن طايفه لعنت فرستاد .

روزي درخلوت ،يكي ازشاگردان ريش اوراگرفته ،خنجري برسينه اش نهاد .

فخررازي شروع به التماس نمودوعلت سوءقصدراپرسيد .

شاگردبه اوگفت:بايدازاين پس به اسماعيليه لعنت ننمايي .

امام سوگنديادكردكه گفته اورا اطاعت كند .

دراين وقت شاگردكيسه زري نزداوگذاشت وگفت:اين سيصدوشصت دينارزراست كه هرساله براي شماخواهدرسيد .

وقتي ازامام فخرپرسيدندچرادر ردعقيده اسماعيليان نمي كوشي ؟،باتبسم پاسخ داد .

وقتي برهان قاطع ايشان يعني خنجروكيسه زرراديدم فهميدم كه سكوت دربرابراين طايفه بهتراست .