دونفررفيق بودنديكي كمالش بيشتربودوديگري روضه خوان بي كمال .
ازبس بالاي منبربيقاعده مي گفت رفيقش گفت هروقت بالاي منبربي قاعده گفتي من سرفه مي كنم بفهم ودرست بگو .
تا روزي ميخواست سوره مباركه ق راتفسيركندازقضارفيقش راسرفه گرفت نتوانست خودداري كندسرفه كرد .
روضه خوان بخيال آنكه غلطگفته ،گفت قوف ـ بازسرفه كرد ،گفت قيف بازسرفه كرد،گفت سرفه ومرگ ياق است ياقوف است ياقيف