حماقت

نسخه متنی -صفحه : 151/ 78
نمايش فراداده

پيرمرد تارک الصلوه

پيرمردي خواست پسرش راتنبيه كند،پسرازپيش اوگريخت وواردمسجدي شد،پيرمردنزديك درمسجدآمده وسر دردرون آن كرده به پسرآوازدادكه اي فلان فلان شده بيابيرون وبعدازهفتادسال پاي مرابمسجدبازمكن .