مرحوم تبريزي نويسنده كتاب ريحانه الادب فرزندي داشت كه دست راست اودردمي كردشايدروماتيسم شديدداشت به طوري كه به زحمت مي توانست قلم بدست بگيرد،بناشدبراي معالجه به آلمان برود .
اونقل كرددركشتي كه بودم ،درخواب ديدم كه مادرم ازدنيارفته است ، تقويم رابازكردم وجريان راباقيدروزوساعت نوشتم ،بعدازمدتي كه به ايران برگشتم ،جمعي ازبستگان به استقبال من آمدندديدملباس مشكي درتن دارند ،تعجب كردم وجريان خواب به كلي ازخاطرم رفته بود،سرانجام تدريجابه من فهماندندكه مادرت فوت كرده ،وبلافاصله به يادجريان خواب افتادم ،تقويم را بيرون آوردم وروزفوت راسوال كردم ،ديدم درست درهمان روزمادرم ازدنيا رفته بود