راسپوتين كشيش فاسدوفريبكاردربارتزارروس نيكولاي دوم ،براي ادامه نفوذدردرباره روسيه به حيله هاي شگفتي دست مي زد .
آناتول فرانس درمصاحبه اي درباره اومي گويد .
"مي دانيدراسپوتين براي تامين نفوذش در دربارتزاري چه مي كرد؟راسپوتين باپرستارتزارويج وليعهدتزارقرارگذاشته بودكه هرگاه اودربارراترك مي كرده پرستارموادي درغذاي وليعهدراناخوش كرده و دچارحالاتي شبيه صرع مي نمودوامپراتوروملكه باديدن اين حالات سخت پريشان مي شدند .
آنهافوراراسپوتين رابراي درمان وليعهداحضارمي كردند .
راسپوتين به بالين تزاويچ حاضرشده وباخواندن ادعيه واوراد،طفل راباصطلاح معالجه مي كرد .
ازآن پس تامدتي كه راسپوتين دردرباربود،پرستارازمخلوطكردن موادسمي دغذاي وليعهدخودداري مي كردوتزاروتزارين امپراتوروملكه ازقدراعجازآميز مردخدا!!حيرت كرده وبيش ازپيش مفتون اومي شدند .
يكي ازحضاردرتاييد گفته آناتول فرانس داستان لوسترچراغرانقل كرد .
وي گفت:يك روزراسپوتين كه تمام مستخدمين درباردراطاعتش بوده اند،تصميم مي گيردكه قدرت نمايي كند .
وي روزي كه دروسطتالارباوليعهدبازي مي كرد،ناگهان چهره اش منقبض گرديده و آثاروحشت ازآن نمودارمي شود .
درهمان حال وليعهدرادربغل گرفته وازوسط تالاربه گوشه اي مي برد .
درهمان لحظه لوستربزرگ ازسقف جداشده وبه زمين مي افتد وخردمي شود .
آن وقت راسپوتين ادعامي كندكه دراثريك الهام قلبي وتوجهات يزداني !!خطررادريافته وتزارويج وليعهدراازيك مرگ حتمي نجات داده است .
اماحقيقت ماجرااين بوده كه مستخدمين كه بااوهمدست بوده اندچفت وبستهاي لوسترراقطع كرده وباقرارومدارقبلي به محض آنكه راسپوتين علامت مي دهد، لوستررارهامي كنند .
امپراتوروملكه پس ازاين حادثه ،ازقدرت اعجازآميز مردمقدس حيرت مي كنندوبيش ازپيش مفتون اومي شوند"