ریاکاری

نسخه متنی -صفحه : 9/ 6
نمايش فراداده

جنگ با روس

فتحعلي شاه درپايان جنگيهاي ايران وروس قبل ازامضاي صلحنامه وپرداخت كروات ،به اين صورت ميل خودرابه متاركه ابراز نمود .

برتخت جلوس كرد،دولتيان سرفرودآوردند،شاه روبه "مخاطب سلام " كردوفرمود:اگرماامردهيم كه ايلات جنوب باايلات شمال همراهي كنندو يكمرتبه برروس منحوس بتازندودمارازروزگاراين قوم بي ايمان برآورندچه پيش خواهدآمد؟مخاطب سلام گفت:بدابه حال روس !بدابه حال روس !شاه مجددا پرسيد .

اگرفرمان قضاشرف صدوريابدكه قشون آذربايجان يكي شودوتوامابراين گروه بي دين حمله كنندچطور؟جواب عرض كرد .

بدابه حال روس !بدابه حال روس !فتحعلي شاه پرسش راتكراركردوفرمود:اگرتوپچيهاي خمسه رابه كمك توپچيهاي مراغه بفرستيم وامردهيم كه باتوپهاي خودتمام دارودياراين كفار راباخاك يكسان كنندچه خواهدشد؟بازجواب آمد .

بدابه حال روس !بدابه حال روس !فتحعلي شاه كه تااين وقت برروي تخت نشسته وپشت خودرابه دو متكاي مرواريددوزداده بود،ناگهان درياي غضبش به جوش آمدوروي دوكنده زانو بلندشدوشمشيرخودراكه به كمربسته بودبه قدريك وجبي ازغلاف بيرون كشيدو اين دوشعريايك شعرراكه البته زاده افكارخودش بودبه طورحماسه باصداي بلند خواند .

كشم شمشيرمينايي

كه شيرازبيشه بگريزد"زنم برفرق پاسكويچ

كه دودازپطربرخيزد

مخاطب سلام بادونفركه دريمين ويسارش روبروي اوايستاده بودندخودرابه پايه عرش سايه تخت قبله عالم رسانده ،به خاك افتادندوگفتند:قربان مكش ،مكش كه عالم زيروروخواهدشد!