کرامت

نسخه متنی -صفحه : 61/ 26
نمايش فراداده

تجارت -با-خدا

همت يكي ازتجارتبريزرانقل كردند كه اوبناگذاشته بوده تمام دارائي خودش رابدهددارائي زيادهم داشته همه را داده فقطبيست وپنجهزارتومان طلب ازكسي داشته اومانده بودآنراهم خير خواهان توقيف كرده نگذاشته بودندكه آن بدهكارآنراتسليم خوداونمايدبلكه بناگذاشته بودندكه بتدريج براي مخارج شخصي اوبدهدبااينحال اووجهيكه براي مخارج شخصي خودميگرفته مقداركمي باقناعت وعسرت براي خودخرج ميكرده بقيه رابفقراميداده واقعش راملاحظه كني اوعمل بوظيفه كرده لكن چون ديگران عمل بوظيفه نكرده اندبدين ملاحظه اسم اينگونه اداوظائف همت ناميده شده ناقل اين قصه يكي ازمهمين علماتبريزبودبعدفرمودخداونددرمقابل اينخدمت كه او بفقراكرده بودگره ازكاراوبگشادچون اومقدارمهمي مال التجاره درروسيه داشته هنگاميكه جمهوري خواهان سلطنت امپراطوري روسيه رابهم زده رژيم آنرا تغييردادندچنان كه اجمال آن درسابق گذشت آن مال التجاره اوهمانطوربلاتكليف مانده بودنه ازآن تاجركه درروسيه طرف حسابش بودخبري بودونه خود ميتوانست بروسيه برودبدينجهت بلاتكليف مانده بودوبلكه چون اموال تجارعموما بتصرف دولت آمده ودست بدست شده بودلهذابكلي ازآن مايوس شده دست ازآن شسته بوداين هنگام ازروسيه بوي مخابره شدكه آنراتحويل بگيردازحسن اتفاق مالي ارزان خريده بودكه دراثراين انقلابات ترقي فاحش كرده پس همه آنرا تحويل گرفت وبقيمت خوب فروخت جاي همه آنمالراكه انفاق كرده بودپركرد برگشتن اينمال مانندبرگشتن مرده ازقبراست كه جزبامدادغيبي صورت نميگرفت