کمک

نسخه متنی -صفحه : 6/ 2
نمايش فراداده

ارزش کار تبليغ

جورج واشنگتن اولين رئيس جمهورآمريكا،يك روزدرحاليكه سواراسب بود،ازخياباني مي گذشت .

درگوشه خيابان سه رفتگربا زحمت زيادسعي مي كردندتيربزرگي رابلندكنند،امابه علت سنگيني ،قادربه انجام آن كارنبودند،مردديگري درحاليكه دستهايش رابه كمرزده بود،بالاي سر آنهاايستاده بودونگاه مي كردوگاهي هم فرمان مي داد .

جورج واشنگتن پيش آمدو گفت:آقا،اگرشمابه اين كارگران زحمتكش كمك كنيد،اين كارزودتروبهتر انجام مي گيرد .

آن مردباتكبروبي اعتنايي جواب داد .

من رفتگرنيستم .

من سر رفتگرم وفقطبايدمراقب اجراي كارباشم .

جورج واشنگتن بدون اينكه چيزي بگويد، به كناري رفت وازاسب پياده شد .

اسب رابه درختي بست وسپس خودش به كمك رفتگران شتافت وبامساعدت آنان ،كارانجام گرفت .

آنگاه نزدسررفتگرآمدو به حال احترام ايستادودرحاليكه دستش رابه علامت سلام نظامي بالابرده بودگفت:آقاي سررفتگر،من جورج واشنگتن رئيس جمهورآمريكاهستم .

وبعدسواراسب شد وازآنجادورگرديد .

سررفتگرازوحشت برخودلرزيد .

تغييرحال اوكارگران را متوجه ساخت .

وقتي جريان راازوي پرسيدند،جواب داد .

رئيس جمهورامروز بزركترين درس رابه من آموخت وآن اين بودكه همكاري باديگران نه تنهاازقدر وقيمت انسان كم نمي كند،بلكه به ارزش اومي افزايد .