و از (ميان ) مردم ، كسي است كه خداوند را تنها با زبان مي پرستد، (ايمان او در حاشيه و در مرز كفر است و با حادثه اي كوچك مي لغزد) پس اگر خيري به او برسد، به آن اطمينان يابد، و اگر مصيبت و آزمايشي به او رسد، دگرگون شود (و به سوي كفر رود، چنين كسي ) در دنيا و آخرت زيانكار است ، اين همان زيان آشكار است .
شايد به خاطر آن كه ظلم كم نيز از خداوند عادل ، ظلم بسيار محسوب مي شود، در آيه ي شريفه ، كلمه ي ((ظلاّم )) آمده است .
1- خداوند عادل است و قهر يا مهر او نتيجه ي عملكرد ماست . (ذلك بما قدّمت )
2- ديگران را عامل گناه و خلاف خودمان ندانيم ، كه هرچه هست از خودماست . (قدّمت يداك )
3- ايمان بعضي ها موسمي و سطحي است و حوادث تلخ و شيرين آن را تغيير مي دهد. (و من النّاس ...)
4- حساب عقيده و عملي كه بر اساس منطق است ، از حساب فراز و نشيب هاي مادّي جداست . (دين را براي نان نخواهيم ) (فان اصابه خير...)
5- انسان در معرض هجوم حوادث تلخ و شيرين است . (اصابه ... اصابته )
6- فقر و ناملايمات وسائل آزمايشند. (اصابته فتنه)
7- ارتداد و بازگشت از راه خداوند، قهر شديد الهي و عذاب دوزخ را به دنبال دارد. (انقلب علي وجهه خسرالدّنيا و الاخره )