روزه و رمضان در شعر فارسی

نسخه متنی -صفحه : 21/ 2
نمايش فراداده

روزه و رمضان در آئينه شعر فارسى


  • مبارك باد آمد ماه روزه شدم بر بام تا مه را ببينم كه نظر كردم كلاه از سر بيفتاد مسلمانان، سرم مست است از آن روز بجز اين ماه، ماهى هست پنهان بدان مه ره برد آن كس كه آيد رخ چون اطلسش گر زرد گردد دعاها اندرين مه مستجاب است چو يوسف ملك مصر عشق گيرد سحورى كم زن اى نطق و خمش آن ز روزه خود شوند آگاه روزه

  • رهت خوش باد، اى همراه روزه بودم من به جان دلخواه روزه سرم را مست كرد آن شاه روزه زهى اقبال و بخت و جاه روزه نهان چون ترك در خرگاه روزه درين مه خوش به خرمنگان روزه بپوشد خلعت از ديباه روزه فلكها را بدرد آه روزه كسى كو صبر كرد در چاه روزه ز روزه خود شوند آگاه روزه ز روزه خود شوند آگاه روزه

(كليات شمس، جزء و پنجم، ص 137)