مهرناز مهرابي
روز نهم ذيحجه به عرفات برو و در آنجا توقف كن. وقوف! اما نه ميگويم وقوف در عرفات. وقوف در اينجا ركود و در جا زدن نيست بلكه تحرك و نشاط است. وقوف درعرفات بمنزله شناخت و عرفان انسان به معارف الهي است1. بدان! خداوند به نيازهاي تو واقف است و هم اوست توانا بر نيازهايت. خود را به او بسپار و بنده او باش. اما "عرفات" سخن از شناخت است. عرفات، عرفاتاست كهمعرفت بين آدم و حوا در اين مكان صورت گرفت و آدم به گناه اعتراف كرد.2
ابراهيم نداي "عرفتُ، عرفتُ" سر داد.3 عرفات سرزمين اشك و دعاست4. عرفات سرزميني است كه خداوند بخاطر اشكها و دعاهاي زائران به فرشتگان مباهات ميورزد. سرزميني كه گناهان در آن بخشيده ميشوند5. سرزميني كه خيال بخشيده نشدن در آن، خود گناه بزرگي است6. حتي كساني كه هنوز متولد نشدهاند، اميد است مورد لطف قرار گيرند.7 عرفات سرزميني است كه به عرصات قيامت ماند كه خلايق همه جمعند و هركس به دعا مشغول، و در انتظار رد و قبول. بيرون دروازهاند. ميخواهند نزد مولايشان حضور يابند. ابتدا بايد پشت در بايستند تا اجازه ورود بگيرند. بايد بنالند تا به حرم(مشعر) راه يابند چقدر بنالند؟ چگونه بنالند؟... تا ننالند به حرم راه نيابند آنگاه كه پاك شوند، وارد حرم شوند. خانه خدا پاك است و مهمان پاك ميپذيرد8. پس دعا كنند. روز نهم ذيحجه روز دعاست. انسان جز دعا مالك چيزي نيست نه تنها مالك مال نيست بلكه مالك اجزاء و جوارحش نميباشد. ما جز تفرع مالك چيزي نيستيم. سلاحي نداريم. دشمن درون ما تنها با اشك رام ميشود. و "سلاحه البكاء"9. يا از ترس جهنم مينالد يا گريه شوق دارد كه چرا به بهشتش نرسيده، چرا از هجرانش ننالد؟ عرفات سرزميني است كه بهترين مردان خدا در آن توقف كرده، دعاها و اشكها و مناجاتها داشتند10. در هر سوي اين دشت رد و پاي مهدي است.11 عرفات با اشكهاي مقدس سيد الشهدا ابا عبدالله الحسين« عليهالسلام » در روز عرفه به هنگامه خواندن دعاي ندبه متبركتر شد. اماما! در اين دشت چه خواندي؟ كه هنوز دشت، از نام تو عرفان دارد. شب از ياد تو عطرآگين است. آسمان رنگ خدايي دارد. سنگهاي جبلالرحمه همه نالانند. سرزمين، سرزمين شهادت، معرفت و عرفان است12. ميداند چه كسي بر روي آن گام مينهد. چرا آمده؟ چگونه بر ميگردد؟ اي حسين« عليهالسلام » اي مرد عرفان و سلاح در دعاي عرفه چه گفتي كه حاجيان همه گريانند؟