لحظه ها و صحنه (مجموعه شعر)

مهدی سهیلی

نسخه متنی -صفحه : 112/ 45
نمايش فراداده

شتابگر

چه شيرين آمدي شور به دل انداختي رفتي

نگاهي کردي و کاردلم را ساختي رفتي

سوار اسب ناز از راه رسيدي ليک در يک دم

سمند خويش را با دلبرها تاختي رفتي

نشستي ساعتي چون شمع در جمع هوسبازان

و ليکن زان ميان پروانه را نشناختي رفتي

نسوزد خرمن حسنت که با دامن کشيدن ها

نمي داني چه سوزي در دلم انداختي رفتي