در سایه آفتاب (مجموعه شعر)

سیما یاری

جلد 4 -صفحه : 46/ 43
نمايش فراداده

پلو

غل مي زند آب

غل مي زند اب

و دانه هاي سخت

در حجم پر جوش

در بستگي يک مدار داغ

سرگيجه مي خورند

وزن ثقيل چرخش سوزان

بر قلب مي افتد

کف مي کند آب

سر مي رود حجم

ديواره ي بيروني ظرف گداخته

پر مي شود از شکل هاي مبهم چسبندگي

از شکل هاي مبهم سوزش گدازش

غل مي زند آب

و دانه هاي سخت

در جنبش مدام

شکل سکون جامد خود را

از ياد مي برند

قد مي کشند نرم

در دست صافي

و جذب مي کنند

رنگينه هاي زعفران را

گل مي دهد آتش

بر سيني عريان

گل مي دهد بته

بر سفره ي خالي

گل مي دهد گل

ارغوان

بر سينه ي برف