در سایه آفتاب (مجموعه شعر)

سیما یاری

جلد 4 -صفحه : 46/ 44
نمايش فراداده

شبرو

نفتاب مي دود

در نسج فتيله

فتيله مي سوزد

جز جر

صداي احتراق ناقص سنگين

در گوش مي خزد

و دود

مي زند

راه سوار روشن شب را

بيدار بيدار

مي قاپد از شب نازک شفاف را

بيدار بيدار

مي دزد از شب لحظه هاي تيز را

انبار مي کند

جادوي گنج را

پشت سياهي هاي گريان

اعماق مردمک

جز جز

فتيله مي سوزد

و دود مي کند