بازنگری فهم عرفی (گزارشی از رأی مور در باب ماهیت فلسفه)

مصطفی ملکیان

نسخه متنی -صفحه : 18/ 2
نمايش فراداده

بازنگري فهم عرفي (گزارشي از راي مور در باب ماهيت فلسفه)

1. تعيين ماهيّت فلسفه چيزي نيست جز تعيين اينکه فيلسوفان دائماء اشتغال به بحث از چه نوع مسائلي دارند و دست اندرکار پاسخيابي به چه نوع مسائلي اند. اما اين کار آساني نيست، زيرا مسائلي که فيلسوفان، در واقع و عملاء، از آنها بحث کرده اند و کوشيده اند تا بدانها پاسخ دهند چنان متکثّر و متنوّعند که هم توصيف کلّي اي از فلسفه که همة اين مسائل در تحت آن اندراج يابند بسيار دشوارياب است و هم تنظيم درست اين مسائل، در ربط و نسبت با يکديگر، به غايت مشکل است. بنابراين، به ارائة اجمالي انواع عمدة مسائل فلسفي و تذکار پاره اي از مهمّترين ارتباطات موجود ميان اين مسائل اکتفاء مي شود. 1- 1. مهمّترين و جالبترين کاري که فيلسوفان در صدد به انجام رساندنش بوده اند و نخستين و مهمّترين مسألة فلسفه ارائة توصيفي کلّي از کلّ عالَم است. اين توصيف کلّي عبارت است از ذکر همة مهمّترين انواع چيزهايي که علم داريم که در عالَم وجود دارند، بررسي ميزان احتمال وجود انواع مهمّ چيزهايي که به وجود داشتن شان در عالم مطلقاء علم نداريم، و نيز بررسي مهمّترين انواع ارتباطاتي که اين انواع مختلف چيزها با يکديگر دارند. ارائة توصيفي کلّي از عالم اختصاص به فلسفه دارد؛ يعني، غير از فلسفه، هيچ علم ديگري نيست که بگويد: فلان و بهمان انواع چيزها يگانه انواعي اند که در عالَم وجود دارند يا ما از وجود داشتنشان باخبريم. دقيقاء مراد از توصيف کلّي کلّ عالم چيست؟ براي ايضاح مراد، بايد به مفهوم «فهم عرفي» بپردازيم.