فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید

سید محمدرضا علوی سرشکی‏، محمد سلیمانی

نسخه متنی -صفحه : 100/ 90
نمايش فراداده
و اين دو صفت توصيه و اظهار احساسات هيچكدام حتى صفات گفتارهاى اخلاقى نيست بلكه گفتارهاى ما، ممكن است حتى اگر بكلى فاقد اين دو صفت باشد همچنان اخلاقى باشد همچنانكه چه بسا تبليغات تجارى و غيره كه اخلاقى نيست ممكن است داراى اين صفات باشد و اين دو صفت هيچكدام اختصاص به گفتارهاى اخلاقى ندارد.

- آخرين نكته‏اى كه بايد درباره وارنوك1( -همان كتاب در قسمت احساس گرائى (در ترجمه فارسى، مترجم صادق لاريجانى، صفحه 32، سطر 8 - 7).

 بگوئيم اين است كه وى‏ شديداً همچون همه پوزيتيويست‏ها تحت تاثير اشكالات هيوم و كانت است كه نتوانستند رابطه شناخت عقلى اصول اخلاق و رفتار را حل كنند و ما در نقد و بررسى نظريه هيوم و كانت به نارسائى مكتب‏هاى آنها و نيز حل اين رابطه اشاره كرديم خواننده اين سطور مى‏تواند توضيح ما را در آن دو قسمت مطالعه كند.

- بيش از اين درباره وارنوك صحبت كردن نابجا است زيرا سردرگمى وارنوك در اين كتاب و اعتراف صريح اش بر اينكه نمى‏تواند درباره اصول اخلاق و احكام اخلاقى و محدوده اخلاق چيزى بگويد و نيز در نقل فلسفه اخلاق از فلاسفه گذشته مثلاً از هيوم1( - همان كتاب در قسمت محتواى اخلاقيات، (در ترجمه فارسى، مترجم: صادق لاريجانى، صفحه 69، در سطر 9 - 8).

 غلط نقل مى‏كند ما را از ادامه دادن بحث درباره گفتارش معذور مى‏نمايد.