پسماندهای فضایی

نسخه متنی
نمايش فراداده

پسماندهاي فضايي

از سال 1957 که اتحاد جماهير شوروي موفق شد ماهواره ‏اسپوتنيک1 را در مدار قرار دهد، آلودگي فضا به دست بشر ‏آغاز شد. اين آلودگي، عمدتاً مربوط به قطعات رها شده در ‏فضا، انفجارات خواسته يا ناخواسته و محموله‌هاي غير قابل ‏استفاده مي‌باشد. سطح تكنولوژي پرتاب ماهواره‌ها در آغاز ‏عصر فضا و عدم شناخت دقيق مهندسان و متخصصان ‏نسبت به مخاطرات پسماندهاي فضايي، باعث شد كه در ‏سالهاي اوج اين فعاليتها حجم قابل توجه‌اي پسماند در ‏مدارهاي گوناگون زمين رها شود. چند سالي كه از عصر ‏فضا گذشت كم‌كم خطرات ناشي از پسماندهاي فضايي، ‏خود را به اشكال مخاطره‌آميزي نشان دادند. در بررسي ‏محموله‌هايي كه به زمين باز‌مي‌گشتند، نشانه‌هايي از ‏برخوردهاي كوچك و بزرگي ديده مي‌شد كه پاره‌اي از آنها ‏بسيار خطرناك به نظر مي‌رسيدند.

اين تصوير بر اساس داده هاي واقعي شبيه سازي کامپيوتري شده است پس از آغاز ‏راهپيماييهاي فضايي، خطرات ناشي از برخورد پسماندهاي ‏بسيار كوچكي كه مي‌توانست به راحتي پوشش نازك و ‏حساس لباس فضانوردان را پاره كند، معضل ديگري بود كه ‏آژانسهاي فضايي را به تحقيق و تفكر بيشتري وا‌داشت. اين ‏موضوع در سال 1991، زماني كه دستكش يكي از ‏فضانوردان شاتل فضايي آتلانتيس هنگام پياده‌نوردي ‏فضايي و در اثر برخورد پسماند بسيار كوچكي پاره شد، ‏اهميت ويژه‌اي يافت.

فضاي اطراف زمين را اجرام سماوي و غير سماوي، پلاسما، ‏امواج الکترومغناطيسي و يونها در بر‌گرفته است‎‏. ‏ملموس‌ترين و فيزيكي‌ترين پديده‌اي كه در اطراف زمين ‏مشاهده مي‌شود، مدارگردها هستند. در تعريف، مدارگردها ‏اجسامي هستند با وزن، ابعاد و شكل ظاهري متفاوت كه با ‏طبعيت از قوانين سه‌گانه كپلري به دور اجرام عظيم ‏سماوي مي‌چرخند.‏ مدارگردهاي اطراف زمين را مي‌توان به دو گروه ‏مدارگردهاي سماوي مانند ماه، سنگهاي آسماني و غبارهاي ‏بين‌سياره‌اي و مدارگردهاي دست ساز مانند ماهواره‌ها، ‏ايستگاه‌ها و پسماندهاي فضايي تقسيم كرد.‏

مدارگردهاي غير سماوي را ميتوان در دو گروه اجرام قابل ‏استفاده نظير ماهواره‌ها و اجرام غير قابل استفاده نظير ‏مراحل پاياني راکتهاي حامل و يا ماهواره‌هاي از کار افتاده جاي داد. پسماندهاي فضايي به اين گروه از ‏مدارگردهاي ساخته دست بشر که غير قابل استفاده بوده و ‏يا عمر مفيدشان به پايان رسيده باشد گفته مي‌شوند. ‏تخمين زده مي‌شود که در حال حاضر حدود 330 ميليون ‏قطعه پسماند با ابعاد مختلف از قطر يک ميليمتر تا ‏ماهواره‌هاي از کار افتاده چند صد کيلوگرمي در مدارهاي ‏مختلف زمين سرگردان باشند‏.‏

‏ اکثر پسماندهاي فضايي در دو منطقه عمده اطراف ‏زمين انباشته شده‌اند. منطقه لئو (‏LEO‏) يا محدوده کم ‏ارتفاع مداري اولين منطقه آلوده فضا شمرده مي‌شود. اين ‏منطقه كه از ارتفاع 200 کيلومتري سطح زمين آغاز شده ‏و تا حدود 2000 کيلومتري ادامه پيدا مي‌کند برحسب ‏اتفاق ميزبان بيشترين تعداد ماهواره‌هاي هواشناسي و ‏نظامي است و از اين نظر منطقه حساسي به حساب مي‌آيد. منطقه دوم، ناحيه کم ضخامت مدار ‏زمين‌آهنگ يا جئو (‏GEO‏) ‌ در ارتفاع حدود 36000 ‏کيلومتري زمين است که تقريبا تمامي ماهواره‌هاي ‏مخابراتي و تلويزيوني در اين ناحيه واقع شده‌اند.

h ttp://www.spacescience.ir/images/posts/0000094-1.gif

اين شكل پراكندگي پسماندهاي فضايي ‏را در اطراف زمين، نشان مي‌دهد اين تصوير بر اساس داده هاي واقعي شبيه سازي کامپيوتري شده است .

شناخت اين دو منطقه احتياج به روشهاي متفاوتي دارد. ‏براي مثال، مطالعه اثر بازدارندگي اتمسفر و يا ناهمگوني ‏شتاب جاذبه زمين که در مدارهاي لئو بسيار حياتي است، ‏در مدارهاي جئو اهميت چنداني ندارد، اما در مقابل، ‏مطالعه اثر جاذبه خورشيد و ماه براي مدارگردهاي منطقه ‏جئو مهم مي‌باشد.

... اهميت موضوع پسماندهاي فضايي

مهمترين دليل مطالعه پسماندهاي فضايي، خطراتي است ‏كه وجود اين پسماندها براي ماموريتهاي فضايي به وجود ‏مي‌آورند. سرعت مورد نياز براي قرار دادن جسمي در مدار ‏زمين آهنگ به ارتفاع 36000 كيلومتر از سطح زمين، ‏حدود ‏km/sec‏3 مي‌باشد. اين سرعت با كاهش ارتفاع ‏افزايش مي‌يابد تا جايي‌که سرعت لازم براي تزريق ‏مدارگردي در مدار 200 کيلومتري از سطح زمين به حدود ‏km/sec‏8 مي‌رسد‎‏.‏ برخورد حتي کوچکترين شئ با سرعتهاي اشاره شده ‏مي‌تواند براي پروازهاي سرنشين‌دار يا غيرسرنشين‌دار ‏تهديدي جدي به حساب آيد. به عبارتي، خطر اصلي ‏پسماندهاي فضايي مربوط به انرژي جنبشي بسيار زياد آنها ‏است که در اثر يک تصادم، رها شده و باعث ايجاد خسارت ‏زيادي خواهد شد.

برخورد ريزترين پسماند با سطح نازك و به شدت حساس ‏لباس فضانورداني كه براي انجام مأموريتهاي فضايي، مجبور ‏به راه‌پيمايي در اطراف سفينه خود مي‌شوند، مي‌تواند ‏خطرات عمده‌اي براي آنها در‌بر‌داشته باشد. پسماندي به ‏قطر فقط نيم ميليمتر قادر به سوراخ كردن لباس فضايي و ‏خراشيدن پوست بدن فضانوردان خواهد شد. پسماندهاي ‏بزرگتر، حتماً خطرات بيشتري براي آنها خواهد داشت. ‏

h ttp://www.spacescience.ir/images/posts/0000094-2.gif

نمونه‌اي از برخورد يك ‏پسماند با قطر كمتر از يك ميليمتر با يکي از صفحات خورشيدي ‏تلسكوپ فضايي هابل وضع ماهواره‌ها، علي‌رغم داشتن پوششهاي مقاومتر، بهتر ‏نيست. برخورد يک پسماند فضايي کوچک با يک ماهواره و ‏يا ايستگاه فضايي فعال مي‌تواند باعث از کار افتادن آنها ‏شود و حتي در صورت بزرگتر بودن پسماند، سبب متلاشي ‏شدن ماهواره نيز خواهد شد.‏

به عنوان مثال اگر پسماندي با قطر حدود ‏cm‏1 با سرعتي ‏معادل 8 كيلومتر بر ثانيه كه براي مدارهاي كم ارتفاع، ‏سرعت محتملي است به ماهواره‌اي برخورد كند، انرژيي ‏معادل يك نارنجك دستي آزاد خواهد كرد. متاسفانه چنين ‏پسماندهاي بسيار كوچكي قابل مشاهده، رهگيري و ‏فهرست‌برداري نيستند و به‌طبع نمي‌توان مسير آنها را ‏حدس زد و از آنها دوري نمود.

روي همين اصل گسترش ‏تحقيقات براي بهبود طراحي، فرايند ساخت و استفاده از ‏مواد جديد و ترکيبي در دستور کار تمامي دفاتر طراحي ‏فضايي قرار دارد.‏

موضوع برخورد و تصادم با پسماندها ريسک اقتصادي ‏استفاده از فضا را به شدت افزايش داده و ادامه تحقيقات ‏فضايي و سفرهاي اکتشافي را با بن‌بست مواجه خواهد کرد. ‏به همين دليل براي آژانسهاي فضايي و صاحبان ‏ماهواره‌هاي تجاري، علمي و نظامي بسيار مهم است که ‏اطلاعات دقيق و جامعي از جمعيت، مشخصات و موقعيت ‏پسماندها داشته باشند. ‏

... جمعيت و منابع توليد

از آغاز عصر فضا تا زمان حاضر، ميزان پسماندهاي فضايي ‏ناشي از فعاليتهاي بشري براي کشف و استفاده تجاري، ‏علمي و نظامي از فضا حدود 9000 قطعه فهرست شده ‏است. پسماندهايي که در حال حاضر و به دليل ‏محدوديتهاي ابزاري، ميتوان فهرست نمود، پسماندهايي با ‏قطر بيش از 10 سانتيمتر در محدوده کم ارتفاع مداري و ‏با قطر بيش از يک متر در محدوده‌هاي مرتفع نظير ‏مدارهاي زمين‌آهنگ هستند. طبق برآوردهاي آماري تعداد ‏کل پسماندها بسيار بيشتر از اين رقم است. حدس زده ‏مي‌شود که تا کنون حدود 330 ميليون قطعه پسماند با ‏قطري بيش از يک ميليمتر در فضا رها شده باشند. ‏

منابع عمده آلوده كننده فضا را مي‌توان در 6 دسته مهم جا ‏داد كه عبارتند از:‏

اشياي به جا مانده از مأموريتهاي فضايي ‏شناخته‌شده‌ترين پسماندها را ماهواره‌هاي از کار افتاده، ‏اشياي به جا مانده از ماموريتهاي فضايي و قطعات پخش ‏شده از تعداد بيشماري انفجار تشكيل مي‌دهد.

اشياي به ‏جا مانده از ماموريتهاي فضايي شامل کابلها، فنرها، پيچها و ‏محافظهايي است که طي انجام مراحلي از ماموريت، مانند ‏جدايش بلوکها و شروع به کار سنسورها، دوربين‌ها و يا ‏موتورها در فضا رها شده‌اند.

تخمين زده مي‌شود ‏که منبع توليد حدود 40% پسماندهايي از اين قبيل، انفجارات ‏خواسته و يا ناخواسته‌اي بوده که در فضا اتفاق افتاده است.‏

h ttp://www.spacescience.ir/images/posts/space-debris-planetes.jpg

تصادمهاي فضايي تصادمهاي فضايي نيز اگرچه به ندرت ‏رخ مي دهند اما به دليل عدم کنترل بر آنها، بسيار مهم ‏هستند. اهميت تصادم بين مدارگردها از دو جنبه قابل ‏بررسي مي‌باشد. اهميت اول مربوط به دسته‌اي از تصادمها ‏است كه حداقل يكي از طرفهاي برخورد، مدارگرد فعالي ‏مانند يك ماهواره باشد. اين نوع تصادمها به دليل صدماتي ‏كه مي‌تواند منجر به از كار افتادن مدارگردهاي فعال و يا ‏شكست مأموريتهاي فضايي شود، مهم هستند. اهميت دوم ‏تصادمهاي فضايي مربوط به بحث جاري يعني توليد ‏پسماندهاي فضايي است. هنگاميكه دو مدارگرد با هم ‏برخورد مي‌كنند، به احتمال قوي قطعات و يا تكه‌هايي از ‏آنها جدا شده و با توجه به ميزان و نوع ضربه ناشي از ‏برخورد، مسير مستقلي را در پيش مي‌گيرند. به اين ترتيب ‏هر چند مجموع جرم پسماندها تغييري نمي‌كند اما ‏جمعيت آنها افزايش مي‌يابد. با افزايش تعداد پسماندهاي ‏فضايي در اطراف زمين، مي‌بايست منتظر افزايش تعداد ‏چنين تصادفاتي باشيم. هم اكنون روزانه صدها گذر نزديك ‏بين مدارگردهاي فهرست شده اتفاق مي‌افتد‎‏.‏

آلياژ نَك بخش بسيار اندكي از پسماندهاي فضايي را ‏قطرات فلز مايعي تشكيل مي‌دهد که شامل آلياژي از دو ‏فلز قليايي سديم و پتاسيم است. از اين آلياژ به خصوص كه ‏نَك ناميده مي‌شود به عنوان مايع خنک کننده در ‏رآکتورهاي اتمي واقع در مدار استفاده مي‌شده است. نشت ‏اين آلياژ فقط در محدوه سالهاي 1980 تا 1988 اتفاق ‏افتاد و قطرات نشت شده قطري بين 100 ميکرومتر تا 5 ‏سانتيمتر داشته‌اند.‏

خاكستر موتورهاي سوخت جامد قسمت ديگري از ‏پسماندهاي فضايي به دليل عملکرد موتورهاي سوخت ‏جامد توليد شده‌اند. معمولا براي بهبود عملکرد اين‌گونه ‏موتورها، کاهش ناپايداري اکسيداسيون و افزايش نيروي ‏پيشران، در هنگام توليد سوخت حدود 18% ذرات ريز ‏اکسيد آلومينيوم نيز به مخلوط سوخت اضافه مي‌شود. ‏هنگامي‌كه موتورهاي سوخت جامد روشن است، اين مواد ‏به شکل خاکستر و به قطر 50 ميکرومتر تا 3 سانتيمتر از ‏دهانه موتور خارج شده و در مدار باقي مي‌مانند.‏

ذرات بسيار ريز علاوه بر غبار ريز ذرات آلومينيوم، دو ‏گونه پسماندهاي فضايي ريزتري نيز وجود دارند. گونه اول ‏اجکتا (‏Ejecta‏) نام دارد كه در اثر برخورد پسماندهاي ‏کوچک با سطح ساير اجرام مداري به وجود مي‌آيد. گونه ‏دوم شامل ذرات و غبار رنگ يا ساير پوششهاي مدارگردها ‏نظير عايقهاي حرارتي است که در اثر خوردگي و يا ‏مجاورت با اکسيژن و تابش مستقيم خورشيد، از سطح ‏اصلي کنده شده و در فضا رها مي‌شوند.‏

سيمهاي مسي وست فورد نيدلز آخرين گروه ‏پسماندها، خوشه‌اي از سيمهاي مسي کوتاه و بلند است که ‏در مدار 3600 کيلومتري زمين در حال حرکت هستند. اين ‏خوشه حاصل دو آزمايش در قالب پروژه‌اي تحت عنوان ‏‏"وست فورد نيدلز" مربوط به اوايل دهه 1960 است که به ‏منظور استفاده از فضا براي امور مخابراتي شكل گرفته بود. ‏هدف از پروژه اين بود که با ايجاد يک حلقه مسي در ‏اطراف زمين، سطح مناسبي براي بازتاب امواج ‏الکترومغناطيس به وجود آيد. طي اين عمليات، تعداد 480 ‏ميليون دوقطبي مسي در دو مرحله در مدار زمين قرار ‏گرفتند.نمودار زير سهم ‏جمعيت هر گروه از منابع آلوده كننده فضا را به تفكيك ‏نشان مي‌دهد. ملاحظه مي‌شود كه مدارگردهاي فعال و ‏مفيدي كه هم‌اكنون مشغول ارائه خدمت هستند تنها ‏حدود 6% از كل جمعيت مدارگردهاي دست‌ساز را به خود ‏اختصاص مي‌دهند.

h ttp://www.spacescience.ir/images/posts/0000094-3.gif

اهميت هر يك از موارد فوق، به درصد آلودگي آنها مربوط ‏مي‌شود. روشن است كه كنترل و مطالعه روي منابع ‏آلوده‌كننده‌اي كه درصد كمي از آلودگي كلي را به خود ‏اختصاص مي‌دهند، در اولويت نخواهد بود.

فرسايش و فرو‌افتادن

همه ساله در حدود 20،000 تن اجرام طبيعي و غير طبيعي شامل غبار بين سياره‌اي، شهاب‌سنگ‌ها و برخي ‏دست‌ساخته‌هاي بشر كه به واسطه مأموريتهاي فضايي در مدار قرار گرفته‌اند از محدوده مدارهاي كم ارتفاع به سمت ‏زمين فرو مي‌افتند.

فرسايش و فرو‌افتادن پسماندهاي فضايي كه عمدتا ناشي از ‏اثرات بازدارنده اتمسفر مي‌باشد، روش طبيعي کاهش ‏پسماندها هستند. پسماندي که در مدارهاي کم ارتفاع به ‏دور زمين مي‌چرخد در اثر اغتشاشات ناشي از اتمسفر به ‏طور مداوم انرژي جنبشي خود را از دست مي‌دهد و در ‏نتيجه ارتفاع مداري آن کاهش مي يابد. چنين پسماندي ‏علاوه بر مقابله با نيروي بزرگ بازدارنده اتمسفر، به دليل ‏سرعت زيادي كه دارد، آرام آرام داغ شده و مي‌سوزد. اگر ‏پسماند کوچک باشد، در اثر فرسايش کاملا سوخته و قبل ‏از برخورد با سطح زمين از بين مي‌رود. ولي اگر پسماند ‏بزرگ باشد، بخش باقيمانده آن به زمين برخورد خواهد ‏کرد.

h ttp://www.spacescience.ir/images/posts/0000094-4.jpg

مخزن سوخت مرحله پاياني موشك "دلتاي دو". اين مخزن ‏فولادي 200 كيلوگرمي به تاريخ 5 ژانويه 1997 در تگزاس ‏سقوط كرد. ‏ موضوع برخورد با زمين از دو جهت قابل تامل است:

‏اول مكان و زمان برخورد و دوم پسماندي كه به زمين ‏برخورد خواهد كرد. موضوع اول زماني اهميت مي‌يابد كه ‏پسماند در شهرها، مراكز پرجمعيت و يا مجتمعهاي صنعتي ‏حساس و ارزشمندي مانند پالايشگاه‌ها، سدها و يا ‏نيروگاه‌هاي اتمي سقوط كند. اما اهميت موضوع دوم ‏زماني آشكار مي‌شود كه پسماندهاي خطرناكي مانند ‏راكتورهاي اتمي سفاين فضايي و يا مخازن مملو از سوخت ‏و مواد شيميايي خطرناك در ليست فروافتادن قرار ‏مي‌گيرند.

سه راه طبيعي براي فرسايش يا فروافتادن پسماندها ‏مي‌شناسيم كه هر كدام از آنها به گونه‌اي با اثرات بازدارنده ‏جو زمين در ارتباط هستند:

‏تغيير چگالي جو اين موضوع در مورد پسماندهايي كه ‏در جو بسيار رقيق يا اندكي بالاتر از آن به دور زمين ‏مي‌چرخند، اهميت دارد. چگالي اتمسفر در ارتفاع مشخصي ‏از سطح زمين و در طول زمان، همواره ثابت نيست و به ‏شدت به فعاليتهاي دوره‌اي خورشيد كه بازه‌اي يازده ساله ‏دارد، وابسته است. ‏دراوج فعاليتهاي خورشيدي كه تابش اشعه‌هاي ‏ماوراءبنفش و گاما به شدت افزايش مي‌يابد، لايه‌هاي ‏مختلف اتمسفر زمين به تناسب انرژي بيشتري دريافت ‏كرده و افزايش حجم مي‌دهند. اين امر باعث مي‌شود ‏چگالي اتمسفر در لايه‌هاي فوقاني به شدت افزايش يابد. ‏افزايش چگالي اتمسفر در لايه‌هاي فوقاني باعث افزايش ‏ميزان فرسايش و نيروي بازدارندگي خواهد شد كه اين ‏موضوع باعث مي‌شود روند فرسايش و سقوط پسماندهاي ‏اين منطقه در اوج فعاليتهاي خورشيدي شتاب بيشتري ‏گيرد. ‏

مدارهاي بيضي شكل بسيار كشيده دومين عامل ‏فرسايش يا فروافتادن پسماندها مربوط است به دسته‌اي از ‏آنها كه در مدارهايي با تفاوت فاحش در ارتفاع نقاط اوج و ‏حضيض مي‌چرخند و يا به عبارتي ديگر شکل مداري آنها ‏بيضي بسيار کشيده است. ‏ ‏ اثر نيروهاي جاذبه ماه و خورشيد مخصوصا در حالتهاي ‏خاصي نظير مقارنه باعث اختلالات کوچکي در مدارهاي ‏اين دسته از پسماندها مي‌شود. از آنجا‌که در اين مدارها ‏نقطه حضيض بسيار نزديک به محدوده جو غليظ است، ‏كمترين اختلال در مدار امکان فرو رفتن مدارگرد در جو ‏غليظ زمين را به شدت افزايش مي‌دهد. هر بار كه مدارگرد ‏در مسير خود از لايه‌هاي غليظ جو عبور مي‌كند، بخشي از ‏انرژي مداري خود را از دست داده و در نتيجه، ارتفاع مدار ‏آن پايين‌تر آمده و فرايند فرسايش يا سقوط، سرعت ‏بيشتري مي‌گيرد.‏

فشار تابشيخورشيد آخرين عامل که اهميت کمتري ‏نيز دارد نيروي ناشي از فشار تابشي خورشيد است. اثر اين ‏نيرو بر مدارگردهاي بزرگ و سنگيني نظير ماهواره‌ها به ‏قدري اندک است که مي‌توان آن را فراموش نمود.

اما همين ‏نيروي اندک روي پسماندهايي که نسبت سطح به جرم ‏بزرگي دارند، تاثير قابل ملاحظه‌اي دارد که نمي‌توان از آن ‏صرف نظر کرد. اين منبع انرژي به عنوان روش طبيعي دفع ‏و فرسايش ذرات و غبارهايي نظير آنچه در مورد خروجي ‏موتورهاي سوخت جامد و يا اجكتا گفته شد، بسيار مفيد ‏است. فشار تابشي خورشيد در دوره‌هايي يازده ساله افزايش ‏مي‌يابد و بيشترين حجم رانش پسماندهاي ريز به سمت جو ‏غليظ در آن زمان صورت مي‌گيرد‏. ‏