درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی

محمدتقی فعالی

نسخه متنی -صفحه : 136/ 74
نمايش فراداده

فصل سوم : عناصر معرفت

اشاره:

معرفت را سه ركن اساسى است. اين فصل به تفصيل سه عنصر معرفت، يعنى باور، صدق و توجيه را بررسى كرده نظريات رايج در هر زمينه را بيان مى نمايد.

در فصل قبل دانستيم كه تلقى و تعريف رايج و متداول ميان معرفت شناسان اين است كه معرفتْ باورِ صادقِ موجّه است. پس باور، صدق و توجيه، سه ركن عمده و اساسى معرفتند. اما آيا ماهيت اين سه عنصر چيست؟ ارتباط آنها با يكديگر چگونه تنظيم مى شود؟ آرا و نظريات درباب هريك از اين سه كدام است؟ اين فصل مى كوشد ضمن تحليل سه ركن معرفت، به ديدگاه هايى كه در اين زمينه ها وجود دارد، و كيفيت ارتباط ميان اين سه ركن بپردازد، و از اين رهگذر بيش از پيش حقيقت معرفت را روشن سازد.

1ـ باور (belief)

اولين عنصر اساسى و سرنوشت ساز معرفت، باور است. معرفت، حقيقت و نيز توجيه هر سه بر مدار باور مى چرخند. معرفت بدون باور ممكن نيست; باور است كه حقيقت ساز است و باور معيار و ملاك توجيه است. از اين رو باور در معرفت جزئى تعيين كننده و محورى است.

الف) ماهيت باور

هرگاه قضيه اى بر انسان عرضه شود، انسان در برابر يكى از اين سه حالت قرار مى گيرد: مى پذيرد; نمى پذيرد; هيچ كدام. به عبارت ديگر در اين زمينه سه حالت پذيرش (acceptance) وازنش (disacceptance) و تعليق (withold) قابل تصور است. اگر ذهن، مفاد قضيه اى را پذيرفت و بدان اقرار داد، در اين صورت صاحب باور شده است. در مقابلْ وازنش، آن است كه انسان فحواى قضيه اى را نپذيرد. حالتى كه ذهن، مضمون قضيه اى را نه بپذيرد و نه نپذيرد، به آن تعليق گفته مى شود. پس باور، حالتى ذهنى و پذيرشى درونى است كه نسبت به مفاد و محتواى قضيه رخ مى دهد.

هر قضيه را دو نسبت و ارتباط است: نسبتى با بيرون و نسبتى با درون; مثلاً قضيه «اين گل سرخ است.» ارتباطى با جهان خارج دارد كه از اين نظر يا صادق است و يا كاذب. همچنين پيوندى با درون و نفس عالم دارد كه تا چنين نسبتى ميان قضيه و عالم لحاظ نشود، علم و معرفتى پديد نمى آيد; يعنى اين نسبت دوم است كه مفهوم باور را ايجاب مى كند. بنابراين باور از ارتباط ميان فاعل شناسايى از يك سو، و قضيه از سوى ديگر سخن مى گويد. در يك جمله، باورْ پذيرش يك گزاره است.