آرى ، در عالم آخرت اثرى از خودبينى و بزرگمنشى و تكبر نيست ، در آنجا سوء نيت و قصد فساد و خرابكارى نباشد ، آنجا جاى برقرار شدن و پاينده بودن و مقام گرفتن است ، در آنجا قلوب و دل ها با همديگر با كمال مهربانى و عطوفت و محبت خالص رفتار كرده و اثرى از كدورت و اختلاف و نفاق نباشد ، در آنجا خطاها و لغزشهاى گذشته آمرزيده شده و از عصيان و تمرد و خلاف اثرى نيست ، آنجا محيط سلامتى و صفا بوده و هرگز كدورت و گرفتگى و ناراحتى ديده نخواهد شد .
پس به اقتضاى اين چنين محيط روحانى ، قهرا صفات و حالات هر انسانى نيز لازم است با وضع آن محيط سازش داشته باشد .
مالكيت مطلق و حكومت و بزرگوارى تمام ذاتى پروردگار متعال در عالم آخرت ظاهر و هويدا مىشود و قهرا كسى به مقام خودبينى و خودنمايى و خودستايى و مباهات كردن و افتخار نمودن و خود را بالا گرفتن برنيامده و بالطبع صفات فروتنى و خضوع و خشوع و تعظيم و تجليل پروردگار متعال و حقيقت و خوف و خشيت در وجود او ظاهر مىشود .
اين همه نمونهاى بسيار اندك از اوضاع عالى روز قيامت است كه در ارتباط با اهل بهشت است و در اين دنيا به صورت صفات الهى در باطن انسان كه آخرت وجود انسان است ظهور مىكند و در آن عالم به صورت جامع و كامل آشكار گشته و آدمى به خاطر آن در نعمت ابدى حق قرار مىگيرد .
چون آلودگى ها از نفس شسته شود و صفات الهى به جايش نقش بندد ، آدمى حلاوت مناجات را چشيده و لذت مخاطبات را درك مىكند و شربت رحمت و كرامت از دست دوست مىنوشد و حضرت يار به انسان اقبال كرده و آغوش قبول باز مىكند و انسان را در بساط خدمت پذيرفته و اذن و امان مىدهد .
اين فقير دل شكسته و مسكين دست و پا بسته در اين زمينه از قول عاشقان حضرت دوست گفتهام :