عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 70
نمايش فراداده

از راه نماز به بهترين حقيقت رسيد

مرحوم ملا احمد نراقى در كتاب پرنور « طاقديس » داستانى را در محور نماز به مضمون زير به صورت نظم نقل كرده :

در كنار شهرى خاركنى زندگى مى‏كرد كه فقر و فاقه او را به شدت محاصره كرده بود . روزها در بيابان گرم ، همراه با زحمت فراوان و بى‏دريغ خود مشغول خاركنى بود و پس از به دست آوردن مقدارى خار ، آن را با پشت خود به شهر مى‏آورد و به ثمن بخس به خريداران مى‏فروخت .

روزى در ضمن كار صداى « دور شو ، كور شو » شنيد ، جمعيتى را با آرايش فوق‏العاده در حركت ديد ، براى تماشا به كنارى ايستاد ، دختر زيباى امير شهر به شكار مى‏رفت و آن دستگاه و عظمت از آن او بود .

در گير و دار حركت دختر امير ، چشم جوان خاركن به جمال خيره كننده او افتاد و به قول معروف دل و دين يكجا در برابر زيبايى خيره كننده او سودا كرد .