او نمىتواند در علم و دانش قاطعيتى كسب كند تا بهره و نصيبى براى خويش فراهم آورد ، روايات و منقولات را درهم مىريزد و آنها را از هم متلاشى مىسازد ، آن چنان كه باد و طوفان ، گياهان خشكيده و خس و خاشاك را از هم مىپراكند.
ميراثهاى به ناحق از دست رفته از او گريان و خونهاى به ناحق ريخته از او نالان مىباشند ، به حكم او ناموس حرام ، حلال تلقى مىشود .
براى پاسخ به پرسشهايى كه به دست او مىرسد ، احساس خلأ و تهيدستى مىنمايد و بالاخره فاقد شايستگى رياستى است كه خود مدّعى آن مىباشد به ناحق مدّعى علم به حق است[457] .
فيض آن عارف بيدار مىگويد :
زرارة بن اعين از حضرت امام باقر عليهالسلام چنين روايت كرده است :
از آن حضرت پرسيدم : حق خداوند متعال بر بندگانش چيست ؟
فرمود : آنچه را كه مىدانند بگويند و بر زبان آرند و راجع به چيزى كه نمىدانند توقف و درنگ نموده و سخنى درباره آن به ميان نياورند[458] .
از ابى عبيده حذّا از امام باقر عليهالسلام است :
مَنْ اَفْتى بِغَيْرِ عَلْمٍ وَلا هُدىً لَعَنَتْهُ مَلائِكَةُ الرَّحْمَةِ وَمَلائِكَةُ الْعَذابِ وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْياهُ[459] .
كسى كه بدون آگاهى و علم كافى و در عين فقدان هدايت به حق به صدور فتوا براى مردم دست يازد ، فرشتگان رحمت و فرشتگان عذاب او را لعنت كرده و بار سنگين گناه كسانى كه به فتواى او عمل كردند بدو مىپيوندد .
مفضّل مىگويد :
حضرت صادق عليهالسلام به من فرمود : تو را از دو خصلت و دو شيوه نهى مىكنم ، دو شيوهاى كه مردم به علّت دچار شدن به آن دو گرفتار هلاك و نابودى گشتند :
1 - با شيوهاى باطل و نادرست ديندارى كنى .