تنها كافران در آيات خدا مجادله و ستيزه مىكنند [ اينان را هيچ شأن و اعتبارى نيست ] ؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [ به خاطر قدرت نمايى ، تجارت و ثروتمند شدنشان ] تو را بفريبد .
وَلاَ تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ خَوَّاناً أَثِيماً [106] .
و از كسانى كه به خود خيانت مىكنند دفاع مكن ؛ زيرا خدا هر كس را كه خيانت پيشه و گناهكار است دوست ندارد .
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللّهَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ [107] .
و برخى از مردماند كه [ همواره ] بدون هيچ دانشى [ بلكه از روى جهل و نادانى ] درباره خدا [ با اصرار بر يك اعتقاد بىپايه ] برخورد خصمانه و گفتگوى ستيزآميز مىكنند ، و از هر شيطان سركشى پيروى مىنمايند .
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللّهَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلاَ هُدىً وَلاَ كِتَابٍ مُنِيرٍ [108] .
و از مردمان كسى است كه همواره بدون هيچ دانشى [ بلكه از روى جهل و نادانى ] و بدون هيچ هدايتى ، و هيچ كتاب روشنى درباره خدا مجادله و ستيزه مىكند .
در دنباله آيه قبل مىفرمايد :
ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللّهَ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ [109] .
[ آن هم ] با حالتى متكبرانه و مغرورانه كه سرانجام مردم را از راه خدا گمراه كند ؛ براى او در دنيا رسوايى است و روز قيامت عذاب سوزان به وى مىچشانيم .
يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنْظُرونَ [110] .
پس از آن كه حق [ بودنِ انگيزههاى رفتنت به جنگ بدر ] روشن شد با تو در اين حقّ [ روشن و آشكار ]مجادله و ستيزه مىكنند [ تا رأى خود را در ترك جنگ به عنوان اين كه جنگى نابرابر است ، تحميل كنند ؛ چنان از شركت در جنگ ترسيده بودند ] كه گويا به سوى مرگ رانده مىشوند و آن را با چشم خود مىبينند ! !
فقيه بزرگ شيعه ، شهيد ثانى ـ صاحب دويست جلد نوشته علمى ـ در كتاب پرفايده « منية المريد فى آداب المفيد والمستفيد » در آفات و نتايج سوء مراء و جدال مىگويد :
بايد متوجه باشيم مناظرهاى كه به منظور غلبه بر ديگران و اسكات طرف و تمايل عصبى به اظهار فضل صورت مىگيرد ، منبع و سرچشمه همه خوىها و رفتارهايى است كه از نظر خداوند متعال ناستوده ولى از ديدگاه ابليس ستوده است .
همانگونه كه اگر كسى ميان شرب خمر و ساير گناهان و زشتكارىها مخيّر باشد و شرب خمر را به خاطر ناچيز شمردن جرم آن ، بر ديگر گناهان ترجيح دهد و در نتيجه همين گناه به طرف گناهان ديگر كشيده شود ، همين گونه نيز اگر بر روحيه كسى حس علاقه به غلبه بر ديگران و اسكات آنها در مناظره و جاه طلبى و مباهات بر ديگران چيره و مستولى گردد ، اينگونه تمايلات او را به اظهار و ارتكاب علنى تمام پليدىها سوق مىدهد و بايد دانست كه جدال غير احسن و مراء و نزاع توأم با دوازده آفت است .