عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 10 -صفحه : 215/ 41
نمايش فراداده

إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ [115] .

[ ياد كن ]هنگامى را كه كافران [ پس از قرارداد صلح حديبيه ]دل هايشان را از تعصّب و خشم شديد جاهلى آكنده كردند ، پس خدا هم آرامشش را بر پيامبرش و مؤمنان نازل كرد .

كفار به خاطر عصبيت كه بازدهش خشم است مورد نكوهش حقّ و مؤمنان به خاطر آرامشى كه حق به آنان مرحمت فرموده مورد ستايش قرار دارند .

يكى از انبيا به كسانى كه با او مصاحبت داشتند فرمود :

چه كسى با من پيمان مى‏بندد كه خشمگين نشود ، تا بدين وسيله از لحاظ مقام و مرتبت نبوت با من هم طراز گردد و پس از من جانشينم باشد ؟

يكى از جوانان مجلس گفت : من چنين تعهدى را قبول مى‏كنم ، سپس آن پيامبر سخن و پيشنهاد خود را تكرار كرد ، باز هم آن جوان گفت : من اين مسؤوليّت انسانى را به عهده مى‏گيرم و او عملاً نسبت به تعهدش وفادار ماند ، وقتى آن پيامبر از دنيا رفت ، جوان مذكور به مقام و مرتبت او نايل شد و آن جوان همان ذوالكفل نبى است كه متكفل و متعهد شد غضب نكند و به تعهدش نيز وفادار ماند .

4 ـ حقد و كينه توزى

ديگر از آفات مجادله غير احسن ، حقد و كينه توزى است كه خود بازده و زاده غضب است ، چون انسان وقتى خشم خود را به دل مى‏گيرد مسلماً قادر بر تشفّى قلب نخواهد بود ، لذا اين حالت در درون او نفوذ كرده وآنجا پايدار و محفوظ مى‏ماند وبالاخره سر از حقد و كينه بر مى‏آورد .

بنابراين اين حقد و كينه توزى ، ثمره تلخ وميوه ناباب خشم وغضب است كه امور زشت وحالات ناپسنديده را براى انسان به ارمغان مى‏آورد كه اين امور عبارتند از : حسد ، ناسزاگويى در برابر حوادث ناخوشايند ، عزلت و كناره‏جويى از مردم ، بريدن از خويشاوندان و نزديكان ، سخن‏هاى ناروا و نامشروع از قبيل : دروغ ، غيبت ، افشاى اسرار مردم ، پرده‏درى ، نقل مطالب استهزاآميز و آزار رساندن با زبان و كردار .

تمام اين حالات و رفتار ، درجه و پايه ايمانى انسان را به انحطاط و سقوط مى‏كشاند و بين انسان و فضل و عنايت حق فاصله مى‏اندازد .

افراد كينه‏توز در صورتى كه قادر به مجازات طرف مجادله خود باشند مى‏توانند سه حالت را پيش بگيرند :

1 ـ حق طرف خود را بدون كم و كاست و به طور كامل ادا نمايند كه اين عين عدل و عدالت خواهى است .

2 ـ نسبت به او از طريق عفو و گذشت احسان كنند كه چنين كارى تفضل است .

3 ـ ناروا عمل كنند و به وى ظلم و ستم نمايند كه چنين برنامه‏اى جور است .

رفتار سوم شيوه اراذل و اوباش و فرومايگان است ، رفتار دوم راه و رسم صديقان است و رفتار اوّل اوج پايه و درجه مردمان صالح و پسنديده است .