عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 10 -صفحه : 215/ 64
نمايش فراداده

غفلت ما از مراقبه از آن روست كه ندانستيم با ترك مراقبه چه از دست داده و خواهيم داد و از چه بهره‏هاى الهى محروم بوده و خواهيم بود و ندانستيم كه حظّ ربّ چيست ؟ و چگونه آن حظّ با مخالفت با حضرت او منافات دارد ،افسوس كه در اثر سوء تعليم و تربيت دل خود را با وعده‏هاى پوچ شيطانى خوش داشتيم و محكمات آيات و روايات را ناديده گرفتيم و اكنون بر ماست كه در آتش حرمان و هجران بسوزيم تا فردا با ما چه رفتار كنند ؟!

چه عجيب است كه گاهى اهل گناه اگر بدانند بيننده‏اى آنان را مى‏بيند ، گرچه آن بيننده طفل صغير باشد به ملاحظه بر مى‏خيزد و حتى شنيده شده و يا در كتاب‏ها آورده‏اند كه گاهى بت‏پرستان در مقام عصيان از بت خود ملاحظه مى‏كردند ، اما عده‏اى از مردم كه ادعاى ايمان واسلام دارند در حركات و سكنات و در اعمال و رفتار خود از حضرت حق ملاحظه نمى‏كنند و اين عدم ملاحظه از ذلّت و پستى وبيچارگى نفس است و از تيره‏روزى و سيه‏بختى انسان !

غزالى مى‏گويد :

جوانى شب هنگام به دامن زنى در آويخت ، زن گفت : حيا نمى‏كنى ؟

گفت : از كه ؟ كه بجز ستارگان چشمك زن آسمان كسى چشم بر ما ندوخته است .

زن گفت : پس ستاره آفرين كجا شد ؟ ! !

بياييد در هر عملى وجود مقدس خالق و مالك و حيات‏بخش و رزاق و خداى خود را لحاظ كنيم كه همه كاره اوست و به همه جا و به همه كس ناظر اوست ، وكليد بهشت و جهنم در اختيار اوست و قبولى و ردّ عمل با حضرت اوست .

نامه‏اى تكان دهنده

عبداللّه قطب در بيان عذاب حرمان و هجران از حق كه معلول گناه و معصيت به خصوص معاصى قلب مخصوصاً برنامه زشت ريا است در نامه‏اى به دوستش مى‏نويسد :

اما بعد : سزد كه آدمى ضعيف كه تاب گزيدن مورچه ندارد از عذاب خداى و گزيدن حيات و عقارب دوزخ و شكنجه و داغ آن جهان خود را نگاه دارد كه عذاب حقّ است ، وسطوت و بطش او از مجرمان مصروف نيست .

و اگر آدمى انديشد كه خداى كريم و رحيم است ، كجا بنده را چنين عذاب كند ؟

بايد بينديشد كه آنچه حال خداى با بنده مجرم كرده كه او را محلّ معصيت آفريدگار خويش و به جفا و نافرمان‏بردارى قيوم سماوات مبتلا كرده است از ابتلاى به عذاب كمتر نيست ، بلكه نزد ارباب همم و اهل معرفت ، اين زيادت است ، چنان چه اگر يكى از ايشان را مخيّر سازند ميان عذاب و يا ابتلاى به معصيت ، عذاب را دوست‏تر دارد از ابتلاى به معصيت كه بندگان حق‏شناس معصيت را براى آن كه معصيت است دشمن دارند با قطع نظر از آن كه سبب عذاب مى‏شود و يا نمى‏شود ، چنانچه رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه در شأن صهيب فرمود :

نِعْمَ الْمَرء صُهَيْبٌ لَوْ لَمْ يَخَفِ اللّهَ لَمْ يَعْصِهِ[153] .

نيكو مردى است صهيب ، برفرض اگر از خداى نمى‏ترسيد باز معصيت خدا را نمى‏كرد .