و خداى تعالى همى مىگويد :
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَآءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ [157] .
پس واى بر نمازگزاران * كه از نمازشان غافل و نسبت به آن سهلانگارند . * همانان كه همواره ريا مىكنند * و از [ دادن ]وسايل و ابزار ضرورى زندگى [ و زكات ، هديه و صدقه به نيازمندان ]دريغ مىورزند .
واى بر كسانى كه ايشان را نماز با شهوت و ريا كنند .
يكى پرسيد از رسول خدا صلىاللهعليهوآله كه رستگارى چيست ؟ گفت :
اندر آن كه طاعت خداى تعالى كنى و رياى مردمان نكنى و گفت : روز قيامت يكى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : جان خود اندر راه حق تعالى فدا كردهام تا اندر غزا مرا بكشتند ، گويند : دروغ گويى براى آن كردى تا گويند : فلان مرد مردانه است ، بگيريد و وى را به دوزخ بريد .
ديگرى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : هر چه داشتم به صدقه بدادم ، گويد : دروغ گويى براى آن بكردى تا بگويند : فلان مرد سخى است ، بگيريد وى را به دوزخ بريد[158] .
ديگرى را بياورند و گويند : چه طاعت دارى ؟ گويد : علم و قرآن بياموختم و رنج بسيار بردم ، گويند : دروغگويى ، براى آن آموختى تا گويند : فلان مرد عالم است ، بگيريد وى را به دوزخ ببريد .
و رسول خدا صلىاللهعليهوآله گفت : از امّت خويش از هيچ چيز چنان نترسم كه از شرك كهين ، گفتند : آن چيست يا رسول اللّه ؟
گفت : ريا .
و گفت : روز قيامت حق تعالى گويد با مرائيان ، نزديك آن كسانى شويد كه عبادت براى ايشان كرديد و جزاى خود طلب كنيد .
و گفت : به حق تعالى پناه كنيم از « جُبُّ الحزن » يعنى غار اندوه ، گفتند :
يا رسول خدا « جبّ الحزن » چيست ؟ گفت : واديى است اندر دوزخ ساخته براى قرّاء مرائى و گفت : حقّ عزّوجلّ همى گويد : هر كه عبادتى كرد و ديگرى را با من شركت داد من از شريك بى نيازم جمله بدان همباز دادم .
رسول صلىاللهعليهوآله گفت : خداى نپذيرد كردارى كه اندر وى يك ذره ريا بود . معاذ همى گريست ، عمر گفت : چرا همى گريى ؟ گفت : از رسول صلىاللهعليهوآلهشنيدم اندك ريا شرك است و گفت : مرائى را روز قيامت ندا كنند و آواز دهند يا مرائى يا نابكار يا غدّار !
كردارت ضايع شد و مزدت باطل شد برو و مزد از آن كس طلب كن كه كار براى وى كردى[159] .
شداد بن اوس گويد :
رسول صلىاللهعليهوآله را ديدم كه همى گريست . گفتم : يا رسول اللّه ! چرا همى گريى ؟
گفت : همى ترسم كه امت من شرك آورند نه آن كه بت پرستند يا ماه و آفتاب ليكن عبادت بر او به ريا كنند[160] .
و گفت : اندر ظلّ عرض آن روز كه هيچ ظلّ نباشد جز آن مردى نخواهد بودن كه بدست راست صدقه بداد و خواست كه از دست چپ پنهان دارد .