پس عمل ديگرى رفع كنند و از آسمان هفتم بر گذرانند و اندر وى همه خُلق نيكو بود و ذكر و تسبيح وهمه فرشتگان آسمان گواهى دهند كه اين عمل پاك است و به اخلاص است حق تعالى گويد : شما نگهبان عمليد و من نگاهبان دل ،وى اين عمل را نه براى من كرده است و اندر دل نيّت ديگرى داشت ، لعنت من كه خدايم بر وى باد ، فرشتگان همه لعنت گويند و گويند : لعنت تو و لعنت ما بر وى باد .
آسمانها گويند : لعنت ما بر وى باد و هفت آسمان و هر چه اندر هفت آسمان است بر وى لعنت كنند و امثال اين اندر ريا بسيار است[162] .
انسان با دقت در روايات و معارف الهى به اين نكته متوجه مىشود كه ريا عمل بسيار پليد و آتش سوزنده و سختى است كه هم چون آتش جهنم تمام زحمات انسان را مىسوزاند و از آدمى چيزى باقى نمىگذارد .
نقل مىكنند كه :
علامه بحرالعلوم بيست و پنج سال خنده نكرد و شاگردان آن بزرگوار در همه حال وى را مغموم و مهموم مىديدند ، پس از بيست و پنج سال تبسّمى بر لبان مباركشان نقش بست ، يكى از شاگردان كه محرم سرّ بود از سبب آن تبسّم پس از بيست وپنج سال پرسيد ؛ آن جناب جواب داد : بيست وپنج سال براى ريشه كن كردن ريا از خانه قلب در تلاش بودم تا امروز به توفيق خدا و به كمك عنايت و رحمت او متوجه شدم كه ريشه اين رذيلت از قلبم كنده شده ، بدين سبب از شدّت خوشحالى خنديدم .
راستى ، وقتى وجود انسان از آلودگىهاى ظاهر و پنهان پاك مىشود ، چه دنياى عجيبى براى آدمى پيدا مىشود و چه لذت روحى و معنوى كه قابل مقايسه با هيچ لذّتى نيست به انسان دست مىدهد ، درآن وقت است كه انسان جز او نمىبيند و جز او نمىخواهد و جز او نمىگويد و از غير حضرت او لذت نمىبرد .
[163]