حسود براثر اصرارش به حسد و اعتقادش به اين حالت ابليسى واين كه بر اثر تداوم دادن به اين رذيلت ، جبلى و طبيعت او شده ، وايمانى كه معارض آن باشد كسب و تغيير اين وضع براى او مشكل است و اگر در مقام علاج برآيد گاهى ريشه كن نمىشود ،اكثراً موفق به توبه نمىگردد .
البته اگر عشق توبه داشته باشد مىتواند توبه كند ولى حركت دراين مسير براى او كارى طاقت فرسا و سخت است ، ولى در عين سختى و مشقتش نبايد از رحمت حضرت حق نااميد بود كه نوميدى از رحمت عين كفر است .
اين كه حضرت مىفرمايند : براى حسود توبه نيست معنايش نفى كلّى مسئله نيست ، بلكه به اين معناست كه اين گناه آنقدر بزرگ و عظيم و سنگين است كه به دست آوردن توفيق توبه نسبت به اين گناه كار مشكل و سختى است .
قرآن مجيد به شدت تمام مردم را از حسد نهى مىكند و مىفرمايد :
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُلْكاً عَظِيماً [177] .
بلكه آنان به مردم [ كه در حقيقتْ پيامبر و اهل بيت اويند ] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا كرده ، حسد مىورزند . تحقيقاً ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم ، و به آنان فرمانروايى بزرگى بخشيديم .
حسد حسود نه چيزى به حسود اضافه مىكند و نه از عنايت و فضل حق نسبت به محسود كم مىنمايد كه حسود تا داراى حسد است در رنج است و محسود هم غرق در عنايت دوست .
الهى ! ما را از حسد مصون بدار و از شرّ حسودان پليد ما را امان بده كه ما را جز حضرت تو تكيه گاهى نيست .