حسودان نسبت به امت اسلام مانند دولتهاى شرقى وغربى زمان ما آنقدر رذل و پستند و آنچنان دچار حالات كثيف ابليسى هستند كه مىكوشند و مىخواهند مسلمانان از اسلام دست برداشته و همانند آنان كافر جهنمى شوند در اين زمينه به خبر حضرت حق از قلب حسودان به خصوص يهود ونصارى توجه كنيد :
وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِندِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [178] .
بسيارى از اهل كتاب پس از آن كه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى كه از وجودشان شعله كشيده ، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند . هم اكنون [ از ستيز و جدال با آنان ]درگذريد ، و [ از آنان ] روى بگردانيد ، تا خدا فرمانش را [ به جنگ يا جزيه ] اعلام كند ؛ يقيناً خدا بر هر كارى تواناست .
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِن شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِن شَرِّ النَّفَاثَاتِ فِي الْعُقَدِ * وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ [179] .
بگو : به پروردگار سپيدهدم پناه مىبرم ، * از زيان مخلوقاتى كه [ با انحرافشان از قوانين الهى به انسان ] ضرر مىرسانند ، * و از زيان شب هنگامى كه با تاريكىاش درآيد [ كه در آن تاريكى انواع حيوانات موذى و انسانهاى فاسق و فاجر براى ضربه زدن به انسان در كميناند ] * و از زيان زنان دمنده [ كه افسون و جادو ] در گرهها [ مىدمند و با اين كار شيطانى در زندگى فرد ، خانواده و جامعه خسارت به بار مىآورند ] * و از زيان حسود ، زمانى كه حسد مىورزد .
اميرالمؤمنين امام على عليهالسلام بنا به نقل « غرر الحكم » مسائل پرارزشى درباره حسد عنوان مىكند كه توجه به آن مسائل راه علاج اين درد خطرناك است .
اَلْحَسَدُ مَرَضٌ لا يُؤْسى[180] . حسد ، مرض سخت علاجى است .
اَلْحَسَدُ دَأْبُ السُّفَّلِ وَاَعْداءِ الدُّوَلِ[181] .
حسد ، اخلاق اهل سفله و مردم پست و دشمنان نعمتهاست .
اَلْحَسَدُ مِقْنَصَةُ اِبْليسَ الْكُبْرى[182] .
حسد ، بزرگترين مركز شكار دشمنى چون ابليس است .
اَلْحَسَدُ حَبْسُ الرّوحِ[183] .
حسد ، باعث جلوگيرى روح از پرواز به سوى ملكات اخلاقى و حسنات الهى است.
اَلْحَسَدُ شَرُّ الاَْمْراضِ[184] .
حسد ، زيانبارترين مرض است .
اَلْحَسَدُ عَيْبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ [ شجى ] فادِحٌ لا يَشْفِى صاحِبَهُ اِلاّ بُلوغُ اَمَلِهِ فيمَنْ يَحْسُدُهُ[185] .