قرآن مجيد از قول حضرت ابراهيم نقل مىكند :
وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ [200] .
و آن كه اميد دارم روز جزا خطايم را بر من بيامرزد .
إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّداً وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ * تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ [201] .
فقط كسانى به آيات ما ايمان مىآورند كه وقتى به وسيله آن آيات به آنان تذكر داده شود ، سجده كنان به رو در مىافتند و همراه با سپاس ، پروردگارشان را از هر عيب و نقصى تنزيه مىكنند در حالى كه [ از سجده و سپاس و تنزيه ] تكبّر و سركشى نمىورزند ؛ * [ ملازم بستر استراحت و خواب نيستند ، بلكه ] پهلوهايشان از خوابگاههايشان دور مىشود در حالى كه همواره پروردگارشان را به علت بيم [ از عذاب ]و اميد [ به رحمت و پاداش ]مىخوانند و از آنچه آنان را روزى دادهايم ، انفاق مىكنند .
آرى ، پس از عمل و پس از تقوا و ترك محرّمات و بعد از توبه واقعى از گناهان طمع به رحمت و عنايت و مغفرت بستن كارى الهى و عملى عقلايى است و چه نيكوست كه انسان حالت طمع خويش را كه يك حالت فطرى و طبيعى است به اين جهات مثبت هدايت كند و تا زنده است فقط به حضرت دوست طمع بندد .
آن كس كه گداى پيشگاه اوست ، آن كس كه نيازمندى خود را متوجه عنايت او كرده ، آن كس كه با تكيه بر عشق و عمل طمع به عنايت او دارد چه موجود پر ارزش و چه گوهر گرانبهايى است ؟