گفت : اى بطّال ! مگر تو ندانستهاى كه آتش قربت و موافقت بسى سوزندهتر از آتش دورى و مخالفت است ؟
چه ، در قرب او بيم فراق است و زوال و در بُعد او اميد وصال . مرا از گفته وى تغيير حالت پديد گشت .
اين حكايت مىخواهد بگويد : انسان ممكن است بعد از رسيدن به مقامات الهيّه ، خداى ناخواسته دچار غرور و عجب شود و به سراشيبى سقوط افتد و آنچه را به دست آورده از دست بدهد[5] !!
كَمَثَلِ الشَّيْطانِ اِذْ قالَ لِلاِْنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ اِنّى بَرىءٌ مِنْكَ اِنّىاَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ .
[ داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را با وعدههاى دروغ فريفتند ]چون داستان شيطان است كه به انسان گفت : كافر شو . هنگامى كه كافر شد ، گفت : من از تو بيزارم ، من از خدا كه پروردگار جهانيان است ، مىترسم .
اكثر مفسرين قرآن عقيده دارند ، اين آيه نمايشگر سوء عاقبت مردى از بنىاسرائيل به نام برصيصا است .
داستان او بدين قرار است :
مدتى طولانى خداى بزرگ را بندگى كرد ، اين بندگى و عبادت كارش را به جايى رساند كه صاحب نفس شد و نسبت به پارهاى از امور ، داراى بصيرت گشت .
آنان كه دچار مرض اعصاب و حالات غير عادى روانى مىگشتند معالجه مىكرد و از اين راه شهرتى بهسزا يافت .
زنى صاحب جمال و داراى اصل و نسب و اصالت خانواده به چنان مرضى دچار شد ، وقتى از علاجش به وسيله طب نا اميد شدند ، به توسط برادران نيرومندش به محضر عابد آورده شد ، شيطان كه در اين موقعيّتها ، براى جدا كردن انسان از خدا تمام نيرويش را به كار مىبرد ، به وسوسه آن مرد پرداخت !!
و بالاخره او را وادار به عمل قبيح آن هم با يك زن مريض كرد !!
خبر اين برنامه به شهر رسيد ، او را به محاكمه كشيدند و طبق قانون آن روز محكوم به مرگ شد ، به هنگامى كه بر بالاى دار قرار گرفت ، شيطان در نظرش مجسم شد و به او گفت : اين خط سيرى بود كه من برايت فراهم آوردم ، هم اكنون اگر مىخواهى نجات يابى بر من سجده كن ! گفت : در حالى كه بر دارم چگونه سجدهات كنم ؟
پاسخ داد :
با حالت اشاره ، چون به اشاره چشم و ابرو شروع به سجده كرد ، طنابدار را كشيدند و با وجود سالها عبادت اين گونه به سوء عاقبت و عذاب اليم دچار شد[6] .
وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الْصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُم مِن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَهُمْ مُعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِى قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ .