خواهد بخشيد كه ديگرى تنها خداى يگانه را پرستش كنند و ديگرى را شريك خدا قرار ندهند.
(قـانـون واحـد) كـه از مـكـتـب انـسان ساز اسلام سرچشمه مى گيرد، از عناصر وحدت بخش نظام مـطـلوب جـهـانـى است . قانون در جامعه بشرى از اهميت بسزايى برخوردار است ، زيرا قانون ، روابط متقابل انسانها را در جامعه جهانى مشخص مى سازد. جامعه بشرى همواره از نقصان قانون رنـج بـرده و مـى بـرد.
عـقـل كـه قـادر بـه تـرسـيـم حـدود و تـعـيـيـن هـمـه جـانـبـه مـسـائل نـبـوده ، هـرگـز يـك سـيـسـتـم حـقـوقـى و قـانـونـى كـامـل ارائه نـداده اسـت . قـانـون شـرع كـه از جـانـب آفـريـدگـار جـهـان بـه وسـيـله وحـى نازل شده ، ويژگى كامل و همه جانبه بودن را داراست و بافطرت انسانها نيز سازگار است . از ايـن رو، در دوران تـحـقـق نـظـام امـامـت و امـت ، قـانـون كـامل و تمام يعنى سيستم حقوقىِ به اجرا درآمده كه همه در برابر آن ، يكسان بوده و براى هر شخصى و مقامى نيز به ميزان ظرفيت و توانايى اش ، حقوق و وظايفى تعيين گرديده است .
حاكميت بالاصالة تنها از آن خداست . اراده جامعه بشرى نيز از آنِ اوست ، چرا كه جهان ، مجموعه بـه هـم پـيوسته اى است كه تمامى عناصر و اركانش در يد قدرت الهى است . اراده الهى تعلّق گـرفـتـه كه حاكميت خويش را در باب تدبير و اداره جامعه (سياسى ) به انسانهايى تفويض كـنـد كـه تـجـلى اراده اويـنـد ـ هـر چـند اين تفويض از قدرت و حاكميت او چيزى نمى كاهد ـ و آنها (پيامبران و امامان ) مى باشند.
حـاكـمـيـت در نـظـام جـهـانـى مـطـلوب بـه دسـت رهـبـرِ بـرگـزيـده الهـى اسـت كـه از جـانـب او اِعـمـال حاكميت مى كند. حاكميت امام به معناى حاكميت قانون ، عدالت ، حق و معنويت است . جهان تحت حـاكـمـيـت الهـى امـام ، بـه جـهـانـى تـبـديـل مـى گـردد كـه هـمـگـان در جـهـت تكامل و تعالى ، فعاليت مى كنند.
بـررسـى بـرخـى از خـصـوصـيات و ويژگيهاى نظام جهانى مطلوب ، آگاهى ما را نسبت به آن افـزايـش داده با اين آرمانى ترين ايده اسلامى آشناتر خواهد ساخت . اين شناخت ، درخواست ما را از خداى بزرگ جهت تحقّق هر چه زودتر آن بيشتر خواهد كرد. ويژگيهاى عمده اين نظام برتر و مطلوب را در اينجا با تكيه بر متون اسلامى بر مى شماريم .
1 ـ جهانى بودن :
وحـدت جـامـعـه بـشـرى در زمـيـنـه قـانون ، رهبرى و حاكميت ، در اين نظام مطلوب متحقق شده جهان يكپارچه تحت زعامت امام بر حق قرار مى گيرد. در آن نظام ، تمامى سرزمينها، كليه اديان و مذاهب و جميع ملتها در يك سيستم واحد اداره شده ، تحت تدبير و هدايت قرار مى گيرند و جهان وطنى ، يكى از آرزوهاى ديرين بشرى ، به وقوع مى پيوندد.
امام صادق (ع ) در تفسير آيه شريفه زير:
(هـُوَ الَّذى اَرْسـَلَ رَسـُولَهُ بـِالْهـُدى وَ ديـنِ الْحـَقِّ لِيـُظـْهـِرَهُ عـَلَى الدّيـنِ كـُلِّهِ وِ لَوْكـَرِهـَ الْمُشْرِكُونَ)(248) اوسـت خدايى كه رسول خود را به هدايت (خلق ) و آيين حق فرستاد تا بر تمامى اديان تسلط و برترى دهد؛ هر چند كافران ناخشنود باشند.
مى فرمايد:
(سوگند به خدا هنوز تفسير اين آيه تحقق نيافته است ).
و در پاسخ راوى كه پرسيد: فدايت شوم ، پس چه زمانى تحقق مى يابد؟ فرمود:
وقتى با اراده خدا، قائم قيام كند.(249) بـديـن تـرتـيـب ، حـكـومـت واحد جهانى با الهام از امداد و به كارگيرى تكنيكها و فنون نوين و پيشرفته قابل انجام خواهد بود. تداوم و استمرار آن نيز با تدبير، دانش و بينش امام و آگاهى امـت مـيـسـّر مـى باشد. بشارتها و وعده هاى قرآن كريم از حكومت جهانى ، ريشه محكم اعتقادى اين ايده