کلیات دین شناسی (7)

علی ربانی گلپایگانی

نسخه متنی -صفحه : 18/ 9
نمايش فراداده

اسلام و تمايلات فردي

دين اسلام تمايلات فردي انسان را نيز مورد توجه كامل قرار داده است و اهميّت آن‏ها را براي حيات بشر پذيرفته و به هدايت و رهبري آن‏ها در راستاي تمايلات عالي انسان اهتمام ورزيده است.

جايگاه دين در غرايز و تمايلات، موضع كنترل و تعديل است نه موضع براندازي و ريشه‏كن ساختن، اگر غرايز و تمايلات براي زندگي انسان ضرورت نمي‏داشت و زيانبار بود، اصولاً آفريده نمي‏شد.

آيه زير يك قاعده كلي در اين خصوص به‏شمار مي‏رود.

«وابتغ فيما آتاك الله الدّار الآخرة ولاتنس نصيبك من‏الدنيا و أحسن كما أحسن اللّه‏ اليك و لاتبغ‏الفساد في‏الارض ان اللّه‏ لايحب المفسدين»32.

به واسطه آن‏چه خداوند به تو ارزاني داشته است، (سعادتمندي در) سراي آخرت را برگزين و بهره دنيوي خويش را فراموش مكن و همان‏گونه كه خداوند به تو احسان كرده، تو نيز به ديگران احسان كن و تبهكاري در زمين را طلب مكن، به تحقيق كه خداوند تبهكاران را دوست ندارد.

كوتاه سخن آن‏كه اگر برخورداري و بهره‏برداري از مواهب و نعمت‏هاي الهي و كوشش در جهت رفاه و آسايش زندگي دنيوي با آرمان‏هاي متعالي حيات و تمايلات برتر انسان سازگار باشد به هيچ وجه نكوهيده و ناپسند نيست، بلكه پسنديده نيز مي‏باشد. بدين جهت در دستورات پيشوايان ديني آمده است:

«ليس منا من ترك دنياه لِآخرته و لاآخرته لدنياه»33.

كسي كه دنياي خود به انگيزه آخرت رها كند، و يا آخرت را براي نيل به دنيا ترك نمايد، از ما نيست. يعني انديشه و عمل او با انديشه و عمل ما هماهنگي ندارد.

مطالعه ابواب فقه اسلامي به روشني جامعيّت احكام و قوانين اسلامي را ثابت مي‏كند. اين احكام و قوانين را مي‏توان در محورهاي زير دسته‏بندي كرد:

1) رابطه انسان با خدا (وجوب نماز و عبادت‏هاي ديگر)؛

2) رابطه انسان با خويش (وجوب حفظ نفس و حرمت زيان رساندن به خود و ديگران)؛

3) رابطه انسان با جهان (شناخت قوانين آفرينش و آباد ساختن زمين و...

4) رابطه انسان با انسان‏هاي ديگر (تعاون، اخوت، انفاق، و مانند آن).

روشن است كه قلمرو انديشه و رفتار انسان از محورهاي ياد شده، بيرون نخواهد بود.

رهنمودي از امام كاظم عليه‏السلام