بدان اي عزيز كه عزم و اراده قويه در آن عالم خيلي لازم است و كاركن است . ميزان يكي از مراتب بهشت ، كه از بهترين بهشتهاست ، اراده و عزم است كه انسان تا داراي اراده نافذه و عزم قوي نباشد، داراي آن بهشت و مقام عالي نشوند. در حديث است كه وقتي اهل بهشت در آن مستقر گردند، يك مرقومه از ساحت قدس الهي - جلت عظمته - صادر گردد براي آنها به اين مضمون : ((اين كتاب از زنده پايدار جاويدان است به سوي زنده پايدار جاويدان . من چنانم كه به هر چه بفرمايم بشو مي شود، تو را نيز امروز چنان كردم كه به هر چه امر كني بشود مي شود.)) ملاحظه كن اين چه مقامي و سلطنتي است ، و اين چه قدرتي است الهي كه اراده او مظهر اراده الله شود:
معدومات را لباس وجود دهد. از تمام جنّات جسماني اين قدرت و نفوذ اراده بهتر و بالاتر است . و معلوم است اين مرقومه عبث و جزاف رقم نشود. كسي كه اراده اش تابع شهوات حيواني باشد و عزمش مرده و خمود باشد به اين مقام نرسد. كارهاي حق تعالي از جزاف مبراست : در اين عالم از روي نظام و ترتيب اسباب و مسببات است ، در آن عالم هم همين طور است . بلكه آن عالم اليق به نظام و اسباب و مسببات است . تمام نظام عالم آخرت از روي تناسبات و اسباب است : نفوذ اراده از اين عالم بايد تهيه شود - دنيا مزرعه آخرت و ماده همه نعم بهشتي و نقم جهنمي است .(376)
اگر زمين دل را از خارهاي اخلاق فاسده و سنگ و شوره هاي معاصي پاك نمود و بذر اعمال را در او كشت و به آب صافي علم نافع و ايمان خالص آن را آبياري كرد و از مفسدات و موانع ، مثل عجب و ريا و امثال آنها كه به منزله علفهايي است كه مانع از سبز شدن زراعت است ، خالص نمود، پس از آن به انتظار فضل خدا نشست كه حق تعالي او را ثابت نگه دارد و عاقبت او را ختم به خير فرمايد، اين رجاء مستحسن است چنانچه حق تعالي فرمايد: ((ان الذين آمنوا والذين هاجروا و جاهدوا في سبيل اللّه اولئك يرجعون رحمت اللّه ))(377) ((آنان كه ايمان آوردند و مهاجرت كردند و جهاد در راه خدا نمودند، آنها اميدوار رحمت خداوندند.))(378)
بايد انسان بكوشد تا آنكه صورت ندامت را در دل قوّت دهد تا انشاءالله به بيت ((احتراق )) وارد شود. و آنچنان است كه به واسطه تفكر در تبعات و آثار موحشه معاصي ، ندامت را در دل قوّت دهد، و نمونه ((نار اللّه الموقده ))(379) را خود به اختيار خود در دل خود روشن كند، و قلب را به آتش ندامت محترق كند تا آنكه همه معاصي از آن آتش بسوزد و كدورت و زنگار قلب مرتفع شود. بداند كه اگر اين آتش (را) در اين عالم ، خود براي خود روشن نكند، و اين در جهنّم را كه خود باب الابواب بهشت است ، به روي خود مفتوح نكند، از اين عالم كه منتقل شد، ناچار در آن عالم آتش سخت سوزناكي براي او تهيه شود و ابواب جهنّم به روي او باز گردد، و ابواب بهشت و رحمت به روي او منسد گردد.(380)
در هر صورت ، اي عزيز، تو در عوالم برزخ و قبر و قيامت و درجات آن محتاجي به معارف حقه الهيه و علوم حقيقيه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه . در هر درجه كه هستي بكوش و اخلاص خود را زيادت كن و اوهام نفس و وساوس شيطان را از دل بيرون نما، البته نتيجه برايت حاصل مي شود و راهي به حقيقت پيدا مي كني و طريق هدايت براي تو باز مي شود و خداوند تبارك و تعالي از تو دستگيري مي فرمايد.(381)
انسان سالك پس از آن كه ، متسنّن به سنن الهيّه و متلبس به لباس شريعت شد و اشتغال به تهذيب باطن تصقيل سرّ و تطهير روح و تنزيه قلب پيدا كرد، كم كم از انوار غيبيه الهيه در مرآت قلبش تجلياتي حاصل شود و با جذبه هاي باطنيّه و عشق فطري جبلّي ، مجذوب عالم غيب گردد. و پس از طي اين مراحل ، سلوك الي اللّه با دستگيري باطني غيبي شروع شود و قلب حق طلب و حق جو شود و وجهه قلب از طبيعت منسلخ و به حقيقت منسلك گردد و با جذوه نار محبت و نور هدايت ، كه يكي رفرف عشق و يكي براق سير است ، به سوي كوي محبوب و جمال جميل ازل رهسپار شود و دست و رو از آلودگي توجه به غير، شست و شو دهد و با قلب پاك از آلودگي به رجز شيطان ، كه حقيقت سوائيّت و اصل اصول شجره منحوسه خبيثه غيريّت و كثرت است ، متوجّه به مقصد و