در داستان ايوب(ع) مىخوانيم كه خداوند وى را به بيمارى مبتلا ساخت و او از خداى خويش تقاضا كرد تا بيمارىاش را برطرف كند و خداوند با لطف خود بيمارى آن حضرت را بهبودى بخشيد و پس از صبر و بردبارى وى، اموال و دارايى او را چند برابر گرداند. همهاين امور درسى آموزنده براى مؤمنين است كه در گرفتارىها و مصايب و مشكلات، ايوب(ع) را سرمشق خود قرار دهند؛ زيرا انبيا و پيامبران نيز به رنج و مصيبت گرفتار مىشدند، بلكه آنگونه كه رسول اكرم(ص) مىفرمايد: پيامبران بيش از مردم ديگر با دشوارى و مشكلات دست و پنجه نرم مىكردند:
«أشدّ الناس بلاءً الأنبياء ثُم الصالحُون ثُم الأَمثلُ فَالأَمثلْ يُبتلىَ الرجلُ عَلى حُبّ دِينِهِ فَإنْ كانَ فى دينِهِ صلابةٌ زيدَ فى بَلائِهِ؛
پيامبران بيش ازمردم مورد گرفتارى واقع مىشوند و سپس صالحان و بعد از آنها هر فرد شايستهتر. هر فردى به جهت علاقه به دين خود گرفتار مىشود. بنابراين، هر چه به دين و آيين خود پايبندتر باشد گرفتارى او نيز بيشتر است.
از اين سخن براى ما روشن مىشود كه رنج و مصيبت، دليل بر شقاوت فرد نيست، چه اينكه در اين جهان، سعادت و شقاوت بر راحتى و رنج مترتّب نيستند. زيرا دنيا جاى پاداش نيست، بلكه محل امتحان و مزرعه آخرت است، و سرانجام صبر و شكيبايى، دادن پاداش نيك و احسان بيشتر است، چون ايوب(ع) آنگاه كه به از دست دادن اموال و اولاد و ابتلاى به بيمارى مورد امتحان قرار گرفت، صبر پيشه كرد و خدا را سپاس گفت و رحمت الهى شامل حال وى گشت، سلامتى و عافيت او را بدو بازگرداند و چندين برابر به او مال و دارايى عنايت كرد. از اين رو، خداوند در ادامه ماجراى ايوب(ع) مىفرمايد: «وَذِكْرى لِلْعابِدِينَ؛ اين ماجرا يادآورى باشد براى عبادت كنندگان» تا همانند او صبر و شكيبايى كنند و همان گونه كه او در دنيا و آخرت ثواب دريافت كرد، آنها نيز به ثواب الهى نايل آيند؛ زيرا آنان هنگامى كه بلا و گرفتارى ايوب(ع) و صبر او را، كه برترين فرد زمان خود بود، به ياد آرند، خويشتن را براى صبر و بردبارى در دشوارىهاى دنيا آماده مىسازند. علاوه بر اين كه صبر و شكيبايى از اخلاق پيامبران و سلاح پرهيزكاران و اصلاح طلبان است، و هيچ پيامبر يا رهبر و يا فر
د مصلحى جز با صبر و شكيبايى به پيروزى و موفقيّت دست نيافته است.
قرآن به صبر و شكيبايى و ستودن آن، عنايت خاصى داشته و ارزش صبر را بسيار و صبرپيشگان را مدح و ستايشى فرموده كه بالاتر از آن ستايشى نيست، و نزديك به هفتاد مورد صبر را بيان كرده و هيچ فضيلتى در قرآن به اندازهصبر، از آن ياد نشده است. رسولاكرم(ص) نيز سفارش به صبر فرمود: «الصّبرُ نِصفُ الإيمانِ». هم چنين فرمود: «و مَن يَتَصَبَّر يُصبرِهُ اللَّهُ و ما اُعطى احدٌ عطاءً خيراً و أوسَعَ مِن الصّبر؛كسى كه شكيبايى كند، خداوند او را ثابت قدم نگه مىدارد و به هيچ كس پاداشى بهتر و برتر از صبر داده نشده است». و از كلمات جامعى كه نزد اعراب مشهور است اين است كه، «الصبرُ مَطيّةُ النَصْر؛ صبر و شكيبايى مركب پيروزى و موفقيّت است».
در سرگذشت ايوب(ع) در مورد پناه بردن به خداوند، به واسطه تضرع و زارى به درگاه او، درس آموزندهاى براى ما وجود دارد، همان گونه كه ايوب(ع) در پيشگاه خداوند تضرع و زارى نمود و خدا را با نامهاى نكو و صفات برجستهاش ياد كرد تا گرفتارىهاى او را برطرف سازد.
از اين داستان، درس لزوم مداوا نيز استفاده مىشود؛ زيرا خداوند بدو دستور داد تا خود را در آبى كه از زير پايش جوشيد، شستشو داده و از آن بياشامد، در حالى كه خداوند قادر بود او را شفا و بهبودى بخشد، بىآنكه او را به استفاده از اين وسيله، فرمان دهد.
همچنين از ماجراى حضرت ايوب(ع) مىآموزيم كه به همسر بايد مهربانى كرد زيرا ايوب(ع) در حال بىنيازى و عافيت، به همسرش مهربان بود و همسرش نيز در ايام درد و رنج و گرفتارى ايوب، به خوبى از او مراقبت كرد ولى اشتباهاتى از همسرش سرزده بود كه در پى آنها ايوب(ع) سوگند خورد او را تنبيه كند، اما خداوند به وى فرمان داد به جهت حقّ همسرى با وى، مىتواند با كفارهاى سهل و آسان سوگند خود را بشكند.