دانشکده های مجازی و مدارس هوشمند

عباس زارع

نسخه متنی
نمايش فراداده

دانشكده هاى مجازى و مدارس هوشمند

نويسنده : دکتر عباس زارع

1382

فن آورى هاى اينترنتى، با سرعت چشمگيرى در حال گسترش است و پديده «آموزش با تكيه بر فن آورى هاى اينترنتى » اكنون موضوع توجه و رقابت فزاينده بيشتر دانشكده ها و مدارس دنيا قرار گرفته است . بنا به پيش بينى «سازمان جهانى داده » ، در سال 2004، آموزش سنتى نسبت به آموزش نوين درصدى معادل 25 به 75 را خواهد يافت . از سوى ديگر، دولت جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر توجه فراوانى به لزوم توسعه زيرساخت هاى ارتباطى - اطلاعاتى خود نموده و مايل است گسترش استفاده از فن آورى هاى اطلاعاتى را به طور جدى پى گيرد . بر اين اساس، به نظر مى رسد آن دسته از سازمان ها و موسسات حوزوى كه به نحوى به امر آموزش، اشتغال دارند و نيز رسالت عرضه آموزه هاى دينى در سطح فراگيران جهانى را براى خود قائل مى باشند، نظير دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، سازمان حوزه ها و مدارس علميه خارج از كشور، مركز جهانى علوم اسلامى، جامعه الزهرا، مجمع جهانى اهل بيت و . . . لازم است تاملى اساسى در موضوع تحولات آموزشى سال هاى اخير و امكان آموزش در قالب هاى نوين بنمايند . مقاله حاضر در شش بخش به معرفى پديده «آموزش از طريق اينترنت » مى پردازد . الف . مقدمه; ب . آناتومى دوره هاى آموزشى رومى شبكه، ج . مزاياى آموزش از طريق اينترنت; د . عوامل و زمينه هاى محدود كننده آموزش از طريق اينترنت، ه . رهيافت استفاده از كامپيوتر در آموزش از طريق اينترنت; و . عناصر اصلى يك برنامه آموزشى فوق . الف: مقدمه آموزش از طريق اينترنت، تحول يافته ترين نوع از انواع «آموزش از راه دور» است . «آموزش از راه دور» ، (Distance education) هر نوع آموزشى است كه ميان استاد و دانشجويى كه به لحاظ جغرافيايى از يكديگر دور هستند، رخ مى دهد . اين نوع آموزش كه از دهه 60 در شكل آموزش از طريق پست و ارسال بسته هاى آموزشى نوشتارى و صوتى شروع شد، در دهه هاى بعد، از طريق فن اورى ويدئو، تلويزيون هاى كابلى و پخش ماهواره اى تكامل يافت . اكنون اين آموزش با بكارگيرى فن آورى هاى اينترنت، نظير صفحات پيام، (Message boards) اتاق هاى چت، (Chat rooms) ، ميز ويدئو، (Desktop - video) يا كنفرانس كامپيوترى (1، ((conferencing Computer) فضاى مجازى، (Virtual) آموزش را بسيار كارآمدتر از فضاى واقعى آموزش بازسازى نموده و پيشرفته ترين فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات را در خدمت آموزش قرار داده است آموزش از طريق اينترنت، بيش از يك دهه از عمر آن مى گذرد و در اين مدت كوتاه نيز، تحولات بسيارى به خود ديده است . در سال هاى اخير انفجارى از تمايل به آموزش از طريق اينترنت پديدار گشته است . در سطح مراكز دانشگاهى، اين اظهار تمايل، مرهون پديد آمدن دو عقيده است: نخست، باور هيات علمى دانشگاه ها مبنى بر توانايى تكنولوژى بر اصلاح آموزش; و دوم، درك ناگهانى مديران دانشگاه ها مبنى بر اينكه آموزش از طريق اينترنت توليد كننده حجم بالايى از ثروت (سود بازگشتى) است و ظرفيت بالقوه توليد بيشتر ثروت را نيز دارد .(2) امروزه، وب سايت هاى بسيارى، قالب هاى جذاب، نظير گزينه هاى تعاملى، انيميشن، ويدئو، ناراتيو و متن نوشتارى را به كار گرفته اند تا دانشجويان را با يك منبع خودآموز، ( Self - helplearning) كه مكمل كتاب هاى درسى سنتى است، تدارك كنند . اكنون برخى از سازمان هاى آموزشى اطلاع رسانى و تبليغى كشور، مايل اند نگاهى تامل آميز به وضعيت جديد انداخته و با نظر به حجم رقيبانى كه وارد عرصه آموزش جهانى شده اند و نيز نوع فعاليت هاى آموزشى نو و ميزان بهره ورى در اين نوع فعاليت هاى آموزشى، در كارنامه فعاليت خود بازبينى كنند . در حال حاضر، سازمان هاى ياد شده، تقريبا در بيشتر نقاط كشور و نيز كشورهاى مختلف جهان، حضور داشته و در همه اين مناطق، تاسيس مدرسه يا مركز تبليغى و تجهيز آن، ارسال ماموران اعزامى - به عنوان مدير، استاد و يا كارگزار - جذب دانشجو و طلبه، نگهدارى و مراقبت از مكان ها و ساختمان هاى ذيربط، تامين و حمايت دانشجويان و طلاب و . . . ، از وظايف اجتناب ناپذير اين سازمان ها تلقى مى شود . انجام اين وظايف، هزينه هاى ريالى و ارزى سرسام آورى را نيز به سازمان هاى مزبور تحميل مى نمايد . ضمن اينكه ضريب آسيب پذيرى فعاليت اين گونه مراكز در مناطق مختلف، قابل اعتنا و هشدار دهنده است . اكنون اين پرسش به وضوح هويدا مى شود كه آيا در مقايسه با فراگيران شركت كننده در اين نوع مراكز، انجام هزينه هاى مربوط داراى توجيه جدى است ؟ آيا فراگيران و دانش پژوهان اين مراكز، فراگيران واقعى آموزش هاى مربوطه و يا معارف اسلامى اند يا انگيزه هاى ثانوى ديگرى آنها را جذب اين مراكز نموده است ؟ پس از گذراندن دوره آموزش، چه نوع كاربرى و بهره ورى از آموزش ها و برنامه هاى ارائه شده، متوجه فراگيران مزبور مى باشد ؟ آيا كشورى كه مدرسه در آن تاسيس شده و نوع آموزشى كه براى فراگيران آن كشور در نظر گرفته شده، بر پايه مطالعات كارشناسى و مقدماتى دقيقى انتخاب شده است ؟ به نظر مى رسد پاسخ بسيارى از پرسش ها، نظير آنچه در محورهاى پيش گفته اشاره شد، در تغيير شيوه ها و الگوهاى آموزشى و حركت به سوى راه اندازى «آموزش از طريق اينترنت » ميسر خواهد بود . آغاز اين نوع آموزش، مستلزم تنها هزينه اى معادل يك سال اداره و نگهدارى يكى از مدارس و يا مراكز فرهنگى و اطلاع رسانى حاضر در خارج از كشور است; حال آنكه اولا موانع جغرافيايى، سياسى، امنيتى، فرهنگى و . . . اصولا موضوعيت خود را از دست مى دهد و فراگيرانى كه پيش از اين دچار هر گونه موانع ياد شده بودند، اكنون مى توانند به جمع دانشجويان آموزش از طريق اينترنت به پيوندند . از سوى ديگر، در اين نوع آموزش تعداد فراگيرانى كه با انگيزه هاى غير آموزشى جذب مى شوند، به حداقل مى رسد و صفحه وب، در حداكثر ظرفيت، با فراگيران واقعى خود ارتباط مى يابد . همچنين، افزايش دامنه كمى فراگيران نيز، با وضعيت موجود آموزش، تبليغ و يا اطلاع رسانى حضورى در مدارس و مراكز فرهنگى قابل مقايسه نيست . در وضعيت فعلى، برخى مراكز خارج از كشور به رغم هزينه سنگينى كه بر سازمان هاى ذيربط تحميل مى كنند، با مخاطبانى كمتر از مجموع انگشتان دو دست اداره مى شوند، حال آنكه شايد كه در مناطق مربوط به اين مراكز، فراگيران بسيار بيش ترى وجود دارند كه به دليل وجود موانع نامبرده، قادر به بهره گيرى دوره هاى آموزش حضورى نمى باشند . همه دلايل پيش گفته و دلايل ديگرى كه شرح آن در اينجا ميسر نيست، شاهد اين نكته است كه رويكرد سازمان هاى ياد شده به ارائه دوره هاى آموزش از طريق اينترنت در شرايط فعلى، امرى كاملا موجه و قابل دفاع به نظر مى رسد . ب . آناتومى دوره هاى آموزشى روى شبكه، (On-line)

1 . محتواى اين دوره هاى آموزشى، همانند كلاس هاى حضورى، (On - campus) است كه در محل دانشگاه ارائه مى شود; اما شيوه ارائه مطالب متفاوت است . به جاى حضور هفتگى دانشجو در جلسات كلاس دانشگاه، فراگير، دوره را به عنوان يك تجربه - learning Asynchronous مى گذراند; يعنى يادگيرى از هر جا در هر زمان، با به كارگيرى كامپيوتر خود .

2 . فراگيران در يك فضاى يادگيرى فعال، (Active learning) كار مى كنند كه به مثابه يك محيط يادگيرى مبتنى بر همكارى و تشريك مساعى متقابل، (Collaborative) شناخته مى شود; به گونه اى كه يك فراگير با فراگير ديگر جفت مى شود تا عنداللزوم حمايت هاى آنى را دريافت كند . بنابراين، ارتباطات يك جنبه حياتى براى برنامه آموزش است و فرد نبايد حس كند كه در انزوا قرار دارد .

3 . وجود يك استاد زنده و پاسخگو، امرى ضرورى است . از آنجا كه انسان ها در صحبت چهره به چهره تكامل يافته اند، انطباق با اشكال نوين ارتباطى، مستلزم صرف كار ذهنى بسيار است . در استفاده تلفن ما مى توانيم بشنويم اما نمى بينيم، پس مغز ما براى ارتباط بيش تر تلاش مى كند . در پست الكترونيكى، (E-mail) وضعيت يك رتبه خراب تر است; زيرا نه مى بينيم و نه مى شنويم . مطالعات اخير نشان مى دهد كه در پست الكترونيكى 5 تا 15 بار بيش تر طول مى كشد تا پيام مشابهى در مقايسه با صحبت چهره به چهره منتقل شود . بنابراين، داشتن يك شخص زنده كه فراگيران بتوانند در طول ساعات كارى، با او صحبت كنند در يادگيرى بسيار مؤثر است .

4 . با احتمال بسيار بالا، فراگيران تريبون بحث و مناظره، (Discussionforum) را براى ارتباطات كلاسى به كار مى برند . آنها تشويق مى شوند پرسش هايى را برانگيزانند و پاسخهايى به يكديگر دهند . استادان نيز ساعت هاى كارى روى شبكه، ( online) دارند كه در طول آن در دفاتر خود هستند و از طريق تلفن، فاكس و بحث «زنده » در تريبون، در دسترس اند .

5 . استادان همچنين يك جلسه مشاوره و راهنمايى براى فراگير، (orientation Student) تنظيم مى كنند كه در طول آن فراگير قبل از اينكه دوره خود را آغاز كند، ياد مى گيرد چگونه از طريق دوره هاى مبتنى بر وب، مطالعه كند كه «اثر بخش » ، ( Effective) و «كارآمد» ، (Efficient) باشد .

6 . براى موفقيت در يك دوره مبتنى بر وب، فراگير بايد «انگيزه مند» ، (Motivated) و «خودجهت ياب » ، (Selfdirected) باشد . موارد زير حداقل آيتم هايى است كه براى اين امر لازم است: براى كودن ها، (Goof - offs) نيست كه در صدد به دست آوردن آسان مدرك اند . فراگيران مجازى بايد آماده باشند كه دست كم زمان انجام تكاليف را به اندازه دوره هاى سنتى، صرف كنند .

2- 6 . «خودنظم بخشى » ، ; (Self - disciplined) بر عهده فراگير است كه زمان خود را براى انجام بسامان تكاليف، تنظيم كند . فراگير بايد خلاق باشد و با برنامه هاى خود، خوب سازگار شود .

3- 6 . «خوداتكايى » ;reliance) _ (Self توانا بودن فراگير براى حل مسئله يا پژوهش در اطلاعات، به طور مستقل، يك ضرورت است . پرسش ها از طريق پست الكترونيكى مى تواند پاسخ گيرد، اما وقت گير است .

4- 6 . «مهارت هاى دقيق خواندن » ، ; (Careful reading skills) از آنجا كه سخنرانى هاى كلاسى عمدتا با كلمات مكتوب جايگزين مى شود، فراگيران نيازمند آنند كه خوانندگانى دقيق باشند و در حين خواندن به آرامى تفكر كنند .

5- 6 . «مهارت هاى كامپيوترى » ، ; (Computer skills) فراگيران بايد در به كارگيرى كامپيوتر و اينترنت راحت باشند . اين امر، شامل استفاده از E-mail Word processing downloading, web browsing مى شود .

7 . يادگيرى روى شبكه، شخص را قادر مى سازد اطلاعات را از منابع مختلف، در هر زمانى و در هر جا استخراج كند . كسى لازم نيست شرم كند از اينكه چيزى را نمى داند يا اينكه مدت زمانى طول مى كشد تا بر اطلاعات جديد تسلط يابد . يادگيرى از طريق وب، زير چشم قضاوت و داورى ديگران قرار نمى گيرد و فرد به تنهايى مسير خود را مى جويد . به كارگيرى مزاياى اين فن آورى براى گسترش فرصت هاى يادگيرى به ويژه مهم است; زيرا ما در زمانى زندگى مى كنيم كه يادگيرى يك ضرورت است، نه يك امر لوكس .(3) ج . مزاياى آموزش از طريق اينترنت آموزش از طريق شبكه اينترنت، به سرعت رشد تحولات اينترنت، در حال گسترش است، و دانشگاه هاى بسيارى در اين راه سرمايه گذارى اساسى كرده اند . بزرگ ترين مزيت آموزش روى شبكه، (on-line) ، تعاملى بودن، (Interactive) آن است; خواه به لحاظ سطح تعامل و يا به لحاظ شرايط و وضعيت آن . براى مثال، برخى، ايده هاى خود را از طريق اتاق چت مجازى، ( Virtualchatroom) عرضه مى كنند، برخى ديگر پرسش خود را پست الكترونيكى، (E-mail) مى كنند و . . . . به علاوه، هزينه فن آورى آموزشى technology) (Learning به شدت كاهش يافته، هزينه عمده فن آورى آموزشى به هزينه هاى اوليه سخت افزارى (كامپيوتر، ويدئو، دوربين ها، امكانات ماهواره اى و) . . . و نرم افزارى (برنامه هاى كامپيوترى) محدود مى شود كه در مقايسه با هزينه هاى آموزش چهره به چهره، (facetoface) ناچيز است . هزينه هاى حفظ و نگهدارى و حتى هزينه هاى توسعه اى نيز با هزينه هاى موجود در آموزش مستقيم، قابل مقايسه نيست . مزيت ديگر اين نوع آموزش جلب مخاطبان خارجى و مخاطبان دور از مراكز آموزشى (4) است . موانع جغرافيايى، سياسى، مليت، نژاد و ديگر عوامل محدود كننده در آموزش هاى مستقيم، در اين نوع آموزش رنگ مى بازد و اصولا استاد و دانشجو، از هر فاصله جغرافيايى و به رغم هر گونه محدوديت هاى سياسى، مليتى، نژادى و . . . مى توانند در يك كلاس مجازى شركت جويند . از ديگر مزاياى اين نوع آموزش، امكان ارائه پاسخ سريع تر به لحاظ زمان پاسخگويى است (5). در اين آموزش، فن آورى چنان رابطه ميان دانشجو و استاد يا بخش هاى طراحى شده پاسخگو را تنگاتنگ مى سازد كه گويا همواره دانشجو و استاد در كلاس درس حاضرند . به كارگيرى بهتر كارشناسان و متخصصان، مزيت ديگر اين نوع آموزش است; به گونه اى كه مى توان از كارشناسان محدود و البته متنوع با بهره ورى و بازدهى بالا بهره گرفت . سرانجام، معيارهاى اندازه گيرى و سنجش عملكرد در اين نوع آموزش با شفافيت و معنادارى بالايى وجود دارد و به نحو شايسته اى مى توان عملكرد آموزش را مورد سنجش قرار داد .(6) مزايايى كه برشمرده شد، برخى مزاياى كلى اين نوع آموزش بود . مى توان برخى مزاياى ويژه فراگيران را نيز مورد اشاره قرار داد: نخست اينكه لازم نيست استاد، محتواى آموزشى را به دست فراگير برساند و يا فرايند يادگيرى را اعتبار بخشد; استاد ارائه دهنده مجموعه اى از امكانات آموزشى است و اين فراگير است كه خود اقدام به شركت در هر يك از بخش هاى مورد علاقه مى كند . دوم، فراگير خودجهت ياب، (Self - directed) است و از طريق تعامل با سيستم آموزشى، مسير خود را باز مى يابد . سوم، يك مشاور راهنما همواره به عنوان يك منبع در دسترس است و فراگير مى تواند به او مراجعه كند و از او راه جويد . چهارم، فرصت و امكان يادگيرى، در طول 24 ساعت در روز و 365 روز در سال در دسترس مى باشد . پنجم، توانايى يادگيرى در محل كار يا منزل، بنابر اينكه فراگير در سلوك شخصى خود كداميك را ترجيح دهد، مى تواند متغير باشد . ششم، آموزش از راه دور، فراگير را قادر مى سازد تا از ابتدا آموزش ببيند يا صرفا آن بخش از دانش خود را كه مايل است، از طريق مرور كردن تازه كند . در اين نوع آموزش، هزينه سفر و ديگر هزينه هاى ملزوم، حذف مى شود .(7) اين نوع آموزش براى بازار كار و استخدام كنندگان نيز مزايايى در بر دارد كه در اين نوشتار از آن صرف نظر مى شود . كسانى كه با توجه بسيار به موضوع آموزش از طريق وب مخالفت نموده اند، جديدترين اشكال خود را معطوف بدين امر مى دانند كه اين آموزش، نمى تواند جايگزين آموزش مستقيم، (face - to - face) شود و قادر نيست به طور شايسته، آن گونه كه در آموزش مستقيم ممكن است، خدمت كند . آقاى استول به گفته پروفسور آرشام استدلال مى كند: مدارس بايد راه هايى را براى اصلاح آموزش واقعى به كار ببرند، به جاى آنكه بر فن آورى كامپيوتر سرمايه گذارى كنند و يا بر ارتباطات از راه دور در آموزش تكيه كنند . به علاوه به عقيده استول، كامپيوتر همانند يك عصاى زير بغل، (Crutch) است كه زمان و منابع را، آنگونه كه در برنامه ها آمده، تغيير مى دهد و به فراگير تعليم مى دهد كه فكر كند و اطلاعات را ارزيابى و آن گونه كه مى خواهد دست چين كند . اين آموزش با دانش، همان رفتارى را مى كند كه با فرآيند توليد كرده است; يعنى ابزار درست و بخش هاى درست را وقتى كه نياز داريد، به شما تحويل مى دهد . همچنين اين آموزش، نوعى فرآيند فشرده است كه بايد وقت زيادى از زمان توسعه يافته دانشكده را بدان اختصاص داد . ايرادات آقاى استول و ديگر اشكالات مشابه، روند سريع گسترش آموزش مبتنى بر وب را كند نكرده است . پروفسور حسين از طريق Web در دانشگاه بالتيمور (8)، حاصل سال ها آموزش خود از طريق وب را در جهت توضيح و دفاع از اين نوع آموزش به كار مى گيرد . به گفته آرشام، در طول قرن بيستم تحولات بسيارى با ظهور پديده هايى همچون فيلم، راديو، صفحات مغناطيسى، پخش تلويزيونى، نوار صوتى، نوار تصويرى، دستگاه هاى آموزشى برنامه ريزى شده و . . . رخ داد; به نحوى كه علاقه مندان اين پديده ها در هر مرحله اعلام مى كردند پايان عمر مدرسه، كالج و دانشگاه فرا رسيده است; اما در حقيقت تاثير اينها بر فرآيند تعليم و يادگيرى كم بوده است . در عين حال، تحولات در عرصه فن آورى كاغذ و چاپ، تاثير بسيارى داشته است; به گونه اى كه بحث چهره به چهره و منابع كاغذى هنوز بر تعليمات عمومى سلطه دارد . نيز رسانه صوتى - تصويرى تا حدى در امر آموزش مورد توجه واقع شده است، اما اين بحث در ادبيات طراحى آموزشى پابرجاست كه آيا ويژگى هاى رسانه اى منحصر به فردى وجود دارد كه بتواند يادگيرى را ارتقا دهد؟ آرشام، پاسخ اين پرسش را در ويژگى هاى خيره كننده و تحول آفرين امكانات وب جستجو مى كند . وى به طور خلاصه چنين اذعان مى كند كه يك كلاس آموزشى مبتنى بر وب، يك تجربه آموزشى بسيار مؤثر، (More effective) است; زيرا فراگير از فرآيند يادگيرى مشاركت مى كند و حاصل توجه شخصى خود را دريافت مى كند، گرچه استاد و فراگير در مناطق مختلف هستند . اين مشاركت در يادگيرى، به خودى خود، يك تجربه يادگيرى مثبت است . فضاى يادگيرى مبتنى بر وب، امكان تعامل بسيار مؤثرترى را ميان فراگيران و استاد فراهم مى آورد .(9) بنابراين، مى تواند همانند محيط كلاس درس سنتى مؤثر باشد; جايى كه فضا، نشستن و غيره مى توانست ناكافى باشد . در عين حال، پروفسور آرشام هشدار مى دهد كه رفتن به سوى آموزش مبتنى بر وب، با كمرويى و ترس سازگار نيست; اينكه صرفا مواد به دست آمده از طريق وب در تعليم به كار رود، چه ثمرى خواهد داشت؟ بايد بپرسيم چگونه تلاش هايمان در اين راستا مى تواند مؤثر باشد؟ اگر نمى توانيد با استفاده از فن آورى، بهتر تعليم دهيد، آن را به كار نبريد! بايد پيشاپيش يك طرح دقيق داشت تا اين نوع آموزش، يك تجربه معنادار براى تعليم دهنده و فراگير گردد . در آموزش سنتى، تاكيد اساسى بر فراگيرى محتوا يعنى «يادگيرى چه » ، (What) بود; اما عصر اطلاعات به مردمانى نياز دارد كه رقباى يكديگر در امر يادگيرى اند، و از اين رو فرآيند يادگيرى، يعنى «چگونه ياد گرفتن » ، (How) را مى آموزند . گرچه يادگيرى در يك محيط و بستر اجتماعى رخ مى دهد، ولى در آينده نزديك ما يك جامعه آموزشى خواهيم بود كه در آن تعليم يك امر قابل دسترس جهانى است . بدينسان، مواد آموزشى بايد تغييرات مستمر را در دنيا در درون خود باز تاباند . در حالى كه مى بينيم برخى اساتيد، متن سخنرانى هاى ده سال پيش خود را هنوز ارائه مى دهند، برخى، وقت كلاس را به ارائه كارى از سوى دانشجو سپرى مى كنند و برخى نيز با دادن نمرات خوب، تكرار موفقيت خود را به نمايش مى گذارند; بدون اينكه آزمون واقعى به عمل آيد يا پروژه اى به دانشجو واگذار شود . در آموزش از طريق اينترنت مى توان معيارها و سنجه هاى بهترى را براى اندازه گيرى و سنجش عملكرد به كار برد، همان گونه كه مى توان عملكرد بهترى را، نسبت به كلاس هاى درس سنتى، از اساتيد انتظار داشت; چنانكه پروفسور آرشام مؤثرترين و بهترين شيوه را بر پايه تجربيات خود learn_to_ Learning معرفى مى كند; يعنى از دانشجويان مى خواهد تكاليف خود را بر مبناى برنامه منظم هفتگى انجام دهند; سپس از روى اشتباهات خود را، وقتى استاد بازخورد و نتايج كار آنها را مى فرستد، ياد بگيرند و بياموزند .(10) بنابراين در اين نوع آموزش، بايد اهداف و بازخورد كاملا آشكار باشند تا بتوان دوره آموزشى را مديريت كرد . بايد تعهد و وفادارى نسبت به تماميت تعامل از راه دور وجود داشته باشد و استاد استراتژى مؤثرى را به كار برد تا ديالوگ و گفتگو ميان طرفين را ارتقا دهد و در عوض، درگير شدن به مسائل شخصى افراد را به حداقل برساند . به جاى ارزيابى متون در دسترس و انتخاب بهترين (كه نقش سنتى استادان بود)، استاد بايد حجم عظيم امكانات را بررسى نموده، منطقى ترين آنها را به فراگير پيشنهاد دهد; يعنى مواد ارزشمند را از مواد غير مفيد جدا سازد; حتى بسيارى محققان هم قادر نيستند از قسمت كوچكى از مواد تخصصى در دسترس خود، استفاده نمايند . در عين حال بايد به فراگيران، امكان انتخاب هاى مختلف را داد; بيش تر دانشجويان اين نوع آموزش، سخت ترين تكاليف را بر مى گزينند تا هماوردى، ( Challenge) كنند، كه اين نوع واكنش، در آموزش سنتى اصولا ديده نمى شد . د . عوامل و زمينه هاى محدودكننده آموزش از طريق اينترنت

1 . بايد اشاره كرد كه آموزش از طريق وب، زمان بسيارى از استاد را صرف مى كند . در واقع استاد مربوط، همواره بايد در دسترس باشد . دانشجو در اين فرآيند، انتظار پاسخ مستمر دارد . استاد در اين نوع آموزش نيازمند دو يا سه برابر وقت در مقايسه با آموزش چهره به چهره، (face - to - face) است .

2 . وقتى آموزش به طريق چهره به چهره صورت نمى گيرد، بايد توانائى هاى فراگير را با وظيفه مربوطه سازگار و منطبق كرد . استاد در اين فرآيند، از ميزان هوشيارى فراگير و حركت چشمان او آگاه نيست و براى او معلوم نيست كه فراگير، موضوع را مى گيرد يا نه . بنابراين اگر انگيزه كافى به فراگير ندهد، بزودى خسته مى شود و اگر انگيزه بيش از حد به او بدهد، وى در زير بار آن غرق مى شود . پس بايد طيف گسترده اى از گزينه ها را در اختيار فراگير بگذارد .

3 . آگاهى از فهميدن فراگير امرى بسيار مهم و البته دشوار است . صرف پست الكترونيكى، (E-mail) احساسات و دغدغه ها را به استاد منتقل نمى كند . پاسخ به پرسش هاى فراگير، دست كم توجه استاد به فراگير را نشان مى دهد . تجويز يك قالب و يك اندازه براى همه فراگيران، روش نامطلوبى است; زيرا تفاوت هاى فردى در ميان افراد، فراوان است . مشكل اين است كه بتوان فهميد تعامل، (interaction) چه زمانى در ذهن فراگير رخ مى دهد . آيا مى توان اولين لحظه درگير شدن ذهنى فراگير را شناسايى كرد؟

4 . آموزش روى وب به مشاركت محتاج است و بدون آن امكان پذير نيست . مشاركت ميان استاد و فراگير، مشاركت ميان دوره آموزشى و واقعيات امرى ضرورى است . از آنجا كه استاد نمى تواند فراگيران را ببيند، ناگزير است سطح بالايى از مشاركت را حفظ كند (11). وقتى يك سخنرانى، (lecture) يا اشكال ديگر اطلاعات ارائه مى شود، تشويق نمودن فراگير به اينكه واكنش نشان دهد و تجربه ويژه خود را توليد كند، در توفيق دوره آموزشى بسيار مؤثر است . سايت هايى كه صرفا موادى را تهيه كرده و روى شبكه ريخته اند و قادر به طراحى و ارائه مشاركت آميز مواد خود نيستند، نمى توانند از مؤثر بودن ارائه مطالب خود سخنى به ميان آورند! داشتن مواد دوره هاى آموزشى روى شبكه، جوهره اساسى دوره هاى روى شبكه را شكل نمى دهد، بلكه اشتياق استاد به مواظبت كردن، انگيزه بخشيدن و تحريك نمودن و اطمينان از اينكه دانشجويان مواد آموزشى را دريافته اند، انرژى واقعى را به اين دوره ها مى دهد .

5 . احتمال دور افتادن از فرآيند آموزش و شخصى شدن آموزش بسيار جدى است . ضمن اينكه تعامل، (interaction) در اين نوع آموزش يك اصل اجتناب ناپذير و بلكه يك الزام است و بايد تعهد و وفادارى نسبت به تماميت تعامل از راه دور وجود داشته باشد و نيز استاد استراتژى هاى مؤثرى را براى ارتقاى ديالوگ متقابل به كار برد . در عين حال، استاد بايد در گير شدن با مسائل و موضوعات شخصى فراگير را به حداقل برساند و به گونه اى روند امر را سامان دهد كه در دام گفتگو در باب موضوعات مورد نظر شخص فراگير نيفتد . خطر اصلى اين است كه اهداف اصلى آموزش، مورد مصالحه قرار گيرد و مغفول واقع شود . مشكل ديگر در همين زمينه اين است كه ممكن است چند دانشجوى معدود، ديالوگ را به دست گيرند و نهايتا ديالوگ تبديل به مونولوگ و سخنرانى يك طرفه شود .

6 . تا اهداف آموزش و باز خوردهاى آن آشكار و شفاف نشوند (12)، سخت مى توان دوره آموزشى را مديريت كرد .

7 . نمى توان انتظار داشت فراگيران مجازى، آنچه را كه استاد مى خواهد انجام دهند، بدون اينكه قول ارائه مدرك، (Credit) براى آنچه انجام مى دهند، به آنان داده شود . در همين زمينه بايد اضافه كرد كه انسانى كردن و صفت انسانى بخشيدن به موضوعات آموزشى، امر بسيار مهمى است . فرآيند آموزش بايد براى فراگيران، ارزش خاصى داشته باشد; در غير اين صورت كار روى شبكه به يك كار فرعى و اضافى يا حتى يك سرگرمى بدل مى شود .

8 . دانشجويان شركت كننده در اين دوره ها، دانشجويان ويژه اى هستند . در واقع، اينگونه دوره ها، مشتريان خاص خود را دارد . لزوم داشتن عناصرى نظير جديت، خود نظم بخشى، خود اتكايى، مهارت هاى دقيق خواندن و مهارت هاى كامپيوترى، فراگيران اين دوره ها را محدود به افراد ويژه اى مى كند .(13) ه . رهيافت استفاده از كامپيوتر در آموزش از طريق اينترنت كاربرد كامپيوتر در آموزش از راه دور را مى توان در يكى از چهار مقوله زير طبقه بندى نمود: 1، . (CAI) آموزش با معاونت كامپيوتر (14) ; در اين وضعيت كامپيوتر به عنوان يك ماشين آموزشى خود در برگيرنده، (Self - contained) به منظور ارائه دروس ناپيوسته و مجزا و در جهت نيل به اهداف آموزشى ويژه اما محدود به كار مى رود . چندين وضعيت براى CAI وجود دارد كه عبارت اند از: تمرين و تكرار، مشاوره و نظارت، شبيه سازى، بازى و حل مسئله . 2، . (CMI) آموزش با مديريت كامپيوتر (15) ; در اين وضعيت، شاخه بندى كامپيوتر، ذخيره سازى آن و توانايى هاى بازيابى آن به منظور سازماندهى آموزش و ثبت و ضبط سوابق و پيشرفت فراگيران مورد استفاده قرار مى گيرد . 3، . (CMC) ارتباطات با ميانجى كامپيوتر (16) ; اين وضعيت آن دسته از كاربردهاى كامپيوتر را توصيف مى كند كه ارتباطات را تسهيل مى كند; نظير پست الكترونيكى، كنفرانس كامپيوترى و تابلوهاى الكترونيكى . 4، . (CBM) چند رسانه اى مبتنى بر كامپيوتر (17) ; هايپر كارد و هايپر مديا و ابزار كامپيوترى قدرتمند، و انعطاف پذيرى كه در حال توسعه نيز هستند، در سالهاى اخير توجه تعليم دهندگان از راه دور را به خود جلب نموده است . و هدف اصلى در اين وضعيت، درهم كردن صداها و تصاوير مختلف و فن آورى هاى كامپيوترى در يك پديده واحد، به گونه اى است كه به سهولت قابل دسترسى باشد .(18) به نظر مى رسد آنچه در فرآيند آموزش در اين نوشتار مورد نظر است، بهره گيرى از رهيافت دوم و سوم در زمينه استفاده از كامپيوتر مى باشد . و مدل آموزشى ارائه شونده، ضمن بهره بردارى از مديريت كامپيوتر، امكان استفاده از مواد آموزشى، بخش هاى تصويرى و صوتى، دسترسى به استاد از طريق تلفن و كامپيوتر، كنفرانس كامپيوترى و . . . را براى فراگيران فراهم مى آورد . در عين حال، اگر استفاده از رهيافت اول و چهارم نيز مورد نظر مديران ارشد سازمان باشد، با رهيافت هاى پيشين قابل جمع است و سطح كيفى و كمى آموزش هاى ارائه شونده را به مراتب پيچيده تر و گسترده تر خواهد ساخت . و . عناصر اصلى يك برنامه آموزشى موفق (19)

1 . نخستين عنصر يك برنامه آموزشى موفق اين است كه برنامه مزبور، داراى يك طرح روشن باشد . در اين طرح، اهداف برنامه معين شده است . همچنين طرح مزبور با توصيف مخاطبان بالقوه آغاز مى نمايد; براى مثال اينكه برنامه در صدد است چه سطح آموزشى را ارائه دهد، و كدام گروه سنى را مد نظر گرفته و آيا برنامه مرحله بندى شده و دامنه جغرافيايى فراگيران چيست و . . . اينها همگى بر مهم ترين ملاحظات طراحى كه عبارت اند از خود دوره هاى آموزشى، شيوه ارائه دوره ها، و پلات فورم ارائه، تاثير خواهند گذاشت .

2 . عنصر دوم اينكه پلات فورم ارائه دوره آموزشى، تحقق اهداف دوره و ساختار آن را عملى سازد . در واقع . پلات فورم بايد ارائه محتوا و روش دوره را تدارك نمايد: چگونه استاد عرضه دوره را طراحى مى كند؟ آيا مباحثات و پروژه هاى كلاسى، نقش مهمى در دوره بازى مى كنند؟ اگر چنين است، پلات فورم بايد كنفرانس نمودن را تدارك نمايد و نه صرفا مبادله اطلاعات را . پلات فورم بايد به اندازه اى قوى باشد كه چند رسانه اى بودن را تدارك كند و ترجيحا سيستم هاى اجرايى چندگانه را در نظر گيرد .

3 . تجهيزات و زير ساخت، قابل اعتماد و نيرومند باشند . از آنجا كه آموزش مزبور به شدت بر تكنولوژى تكيه مى كند، تجهيزات يعنى ايستگاه هاى كارى، سرورها و تجهيزات كنفرانس از طريق ويدئو بايد قابل اعتماد باشند و زير ساخت، يعنى شبكه، اتصال اينترنتى و خطوط تلفن بايد نيرومند باشند .

4 . آنگاه كه مشكلى رخ مى دهد، تدارك تكنولوژيك به فوريت انجام گيرد . از آنجا كه وقوع مشكلات فنى اجتناب ناپذير است، برنامه بايد يك تيم فنى تدارك كننده با وظيفه حفظ سطح بالاى زير ساخت و فعال بودن آن، در اختيار داشته باشد .

5 . استادان وقف مفهوم آموزش مزبور شوند و در تعليم و تربيت اين نوع آموزش خبره گردند . استادان، بازيگران كليدى در برنامه آموزش از راه دور هستند . آنها بايد حقيقتا وقف موفقيت برنامه شوند، زيرا ناگزير آنها ساعات طولانى از عمر خود را صرف پاسخ به فراگيران مى كنند; ارائه دروس و ويدئو را طراحى مى كنند و در مورد بهترين روش هاى ارائه دوره تحقيق مى كنند .

6 . استادها با تكنولوژى مشكلى نداشته باشند . استادها بايد در طول دوره و در ميان مراحل مختلف، آموزش مرحله اى ببينند; به گونه اى كه با تكنولوژى احساس راحتى كنند .

7 . مدل آموزشى، طيفى از تكنيك ها را مشاركت دهد . بدينسان، آموزش مبتنى بر منابع است; به گونه اى كه فراگيران در ايت خود هر آنچه را كه براى موفق شدن بدان نيازمندند، در اختيار دارند; اعم از مواد، سرفصل هاى دوره، دسترسى به تكنولوژى و دسترسى به استاد از طريق كامپيوتر يا تلفن .

8 . كاركنان محلى از طريق تسهيل برنامه ها و ارائه خدمات و تداركات سايت، معاونت و همكارى در فرآيند مزبور را تحقق بخشند . براى مثال مديران و مشاوران راهنما به طور كلى مسئوليت تبليغ دوره ها و جذب فراگيران را به انجام رسانند .

9 . برنامه آموزشى، به طور مستمر از جهت اثر بخشى مورد مراقبت و ارزيابى قرار گيرد . پي نوشت ها: در دفتر مجله موجود مي باشد .