صادق رحماني
پيش از اين گفتيم كه «شعر شيعي» تا پيش از روي كار آمدن حكومت صفويان، كارنامهاي درخشان از مبارزه و زباني مشحون از تفكر حماسي با خود به همراه دارد. همين حماسي سرايي شاعرانِ شيعي باعث شده بود كه زبان به گونهاي متفاوت از آنچه شاعران آن روزگار ميسرودهاند جلوهگر شود؛ به عبارت ديگر «تفكر شيعي» باعث شده بود كه شاعران، احساسات ويژهاي را به مخاطبان خود القا كنند و اثر برون گرايانهاي بر سطح افكارِ آنان به جاي بگذارند. بهرهجويي شاعران شيعي از واژگانِ حماسي و خشن، تفكر معترضانه شاعران به حكومتها، باور داشتِ آنچه كه به زبان شعر ميسرودند، حرفي و مستقيم بودنِ شعرها و رنگي از پند داشتنِ اشعار و... در دوره حكومت صفويان جاي خود را به شعرهايي بدون جهت گيريهاي اجتماعي داد.
سلسله صفوي با ديدگاهي شيعي، تحولي در سيستم حكومتي در انداختند. با رسمي شدن شيعه و رواج آن، شعر نيز در گردونه اين تغيير و تحول قرار گرفت و در تفكر و بيان مضامين دچار دگرگوني شد، امّا آيا با ظهور صفويه شعر فارسي به انحطاط روي نهاد؟ در اين مورد بسياري از منتقدان، از جمله «ادوارد براون» بر اين عقيدهاند كه با ظهور صفويه و عدمِ نيكو داشتِ شعرِ مدحي، از جانب پادشاهان صفوي شعر فارسي به پرتگاه زوال نزديك شد و باعث گرديد، شاعران بسياري از ايران كوچ كنند و به سمت سرزمين هند رهسپار شوند.1 اما اين نظريه تا حدود زيادي اغراق آميز به نظر ميآيد، چرا كه همان شاعراني كه از ايران به هند رهسپار شدند و پس از مدتي به ايران بازگشتند ـ چه قبل و چه پس از آمدن ـ در ايران شعر ميگفتند و در ايران احترام و مقام داشتند. از آن جمله «صائب تبريزي» از شاعراني است كه پس از بازگشت از سفرِ هند در ايران به شهرت رسيد و به مقام ملك الشعرايي دربار شاه عباس نائل شد.
محمد تقي بهار در كتاب سبك شناسي ميگويد: «در دوره صفويه شعر قدري نامرغوب شد، ولي نه چنان است كه شهرت دارد، بلكه شعرايي مانند فغاني و هلالي و قاسمي و اميدي رازي و اهلي و حيرتي و محتشم و طالب آملي و مشتاق و هاتف و... پيدا شدند كه امروز ايران از داشتن نظير هر يك محروم است.»2
به هر روي، حكومت صفويه چون عقيده شيعه را تبليغ ميكرد، به شعر مدحي و درباري توجهي نداشت. برخورد شاه تهماسب صفوي با شعر تحميديه «محتشم كاشاني» نمونهاي بارز از عدمِ نيكو داشتِ شعر درباري است كه در كتابهاي تاريخ ادبيات آمده است. اين مسأله باعث شد كه شاعران بر گرد شعر مدحي نگردند و شعر آرام آرام از دربار بيرون آيد و در بين مردم رونق گيرد به همين دليل است كه در بين شاعران اين دوره به انواع مشاغل بر ميخوريم: قصاب كاشاني؛ قصاب، علي نقي قمي؛ بنا، شاهپور تهراني، بازرگان، و زكي همداني؛ نعلگر بودهاند.3