در كليه اديان آسماني، دستورات و الگوهاي رفتاري افراد و پيروان آن بطور دقيق مشخص شده است.
در جوامعي كه اعتقاد به دين دارند، يا از فطرت انساني خود منحرف نشده اند، تعاليم دين و فطرت، منشأ بسياري از ارزشهاي اجتماعي آنها را تشكيل مي دهد. در چنين جوامعي، اعتبار اين ارزشها را به پذيرش يا عدم پذيرش عموم مردم وابسته نمي دانند و در هر حال معتبر شناخته مي شوند.
در اين نوع ارزشها، چون منشأ اين ارزشها مادي است، جنبه خدايي و الهي قضيه كنار مي رود و منشأ اين ارزشها وحي نمي باشد، بلكه در طول زمان و به تدريج در جامعه شكل مي گيرند بديهي است اين نوع ارزشها، به تناسب نيازها و شرايط اجتماعي، دستخوش تغييرات هستند «به قول كنت و دوركهايم «اين جامعه است كه تعيين كننده ارزشها محسوب مي شود و فرد الگوي رفتاري خود را از جامعه مي گيرد و خداوند نقشي در تعيين الگوهاي رفتاري ندارد».11
از نظر حضرت امام، ارزشها به دو گونه است:
2) ارزشهاي مادي (شيطاني) و اين دو با هم اختلاف دارند.
«... شما اگر قطع نظر كنيد از مكتبهاي توحيدي و الهي و به مكتبهاي مادي و به ايده هايي كه دنبال ماديات هستند. مراجعه كنيد و مطالعه در آن بكنيد، مي بينيد كه اين دو مكتب متقابل با هم و مختلف هستند. مكتب الهيين و موحدين ارزشهايش يك چيزهايي است يك عناوين است. و مكتبهاي ماديگري، چه ماديگري كمونيستي و چه ماديگري سرمايه داري و بالاخره تمام مكتبهايي كه ماوراي مكتب الهي است، ارزشها با هم فرق دارد»12
حضرت امام معتقد است كه مبناء ارزشها در زمان طاغوت، مادي بود در حالي كه مبناء ارزشها در انقلاب اسلامي، مبناء الهي است و آنچه در گذشته حاكم بود، همان ارزش هاي مادي مي باشد و اين به صورتهاي مختلف ظهور و نمود كرد.
«شما در همين كشور خودمان در زمان طاغوت و طاغوتها ملاحظه كنيد كه در خود آنها ارزش ها چه بود... وقتي در قشر توده هاي مردم نگاه مي كردي در بين زن و مرد هر دو طايفه ارزشها به لباس بود و به طرز پوشيدن لباس و دوختن لباس و آرايش. هر كه بهتر لباس مي پوشيد و شيك تر بود در لباس ارزشش پيش مردم بيشتر بود و هر زني كه آرايشش به طرز اروپايي بود و لباسش از آنجا الهام مي گرفت اين پيش زنها هم ارزشش زيادتر بود»13
وي معتقد است كه در زمان طاغوت، اكثريت مردم، آنچه براي آنها داراي ارزش بود همانا ارزش مادي بود: «...البته پيش اكثر [مردم]، ارزشها همه به امور مادي بود»14
امّا از نظر حضرت امام، اين ارزشهاي الهي بود كه از اهميت خاصي برخوردار است و ارزشها نبايد بر اساس امور مادي استوار باشند. زيرا اگر ارزش ها بر امور مادي بنا شوند، باعث مي شود كه مبدأ ارزش از خود ارزش بالاتر باشد.
«... وقتي بنا باشد كه ارزش انسان به اسب و... و امثال اينها باشد، آن مبدأ ارزش، ارزشش از اين شخص بيشتر است. اگر اسب مبدأ ارزش يك انسان شد، آن اسب، ارزشش از انسان بيشتر است. براي اينكه او ارزش را به انسان داده... و روي موازين عقلي اگر مبدأ اثر يك جايي باشد و به واسطه آن مبدأ اثر اين آدم يا اين شي ء ارزش پيدا كند، آن مبدأ، ارزشش بيشتر است»15
پس، از ديدگاه امام، ارزش ها بايد بر اساس معيارهاي الهي قرار داده شود تا اينكه منبع ارزش بالاتر از خود ارزش باشد اولاً:
«... ما معيارها را بايد معيارهاي الهي قرار دهيم.»16
ثانيا در ارزش هاي الهي، راه بسوي انبياء و ائمّه است در حالي كه در ارزشهاي مادي، راه بسوي شياطين است. در نتيجه آنچه ارزش دارد، ارزش از طريق انبياء است.17
امام معتقد است كه اگر بخواهيم بدانيم كه چه چيزهايي از ديدگاه انبياء داراي ارزش بودند، بعبارت ديگر؛ مهمترين ارزش ها از ديدگاه انبياء از نظر حضرت امام عبارتند از:
1) ايمان
2) تقوا
3) علم
4) مكارم اخلاق
«ارزش در لسان انبياء و لسان اولياي خدا و در رأس آنها قرآن كريم و رسول اكرم (ص) ارزش به علم و تقوا است. ميزان ارزش اين دو خاصه است: علم و تقوا توأما. علم تنها ارزش ندارد و يا ضعيف است ارزشش، تقواي تنها يا ارزش ندارد يا ضعيف است ارزشش...»18 و «... راه انبياء ارزشها را طور ديگري مي داند... به آن چيزهايي كه در باطن خودش هست، مي دانند. به علم مي دانند. به تقوا مي دانند. به مكارم اخلاق مي دانند...»19
نتيجه آنكه: از نظر حضرت امام هر آنچه كه مبناء آن الهي باشد، داراي ارزش است، حال آنكه، اين ارزش بعنوان ارزش اجتماعي باشد، يا اخلاقي، ديني، فرهنگي يا حقوقي و...
پس اگر تعهّد به مكتب، ايثار، فداكاري، شهادت طلبي، تقوا، پاسداري از انقلاب، كار و كوشش، خدمت به جامعه، اخوّت اسلامي، احترام به شريعت، قانون مبتني بر شريعت، كسب دانش و مهارت، وحدت، عدالت، وفاي به عهد و هر آنچه كه در روابط انساني در جامعه نقش دارد، بر اساس منبع الهي باشد، داراي ارزش است.
بعبارت ديگر مي توان گفت: اگر بخواهيم ارزش ها را از ديدگاه امام تحليل كنيم و تبيين نماييم، مي توانيم در يك جمله بگوييم كه: هر آنچه كه منشأ آن الهي باشد از نظر حضرت امام داراي ارزش است. پس ايمان، ياد خدا، اخلاص، توكّل، استقامت و پايداري، شهادت طلبي، امدادهاي غيبي، وحدت، پشتيباني مردمي از انقلاب، اميد به ياري خداوند و... كه از جمله عوامل پيروزي ما در به ثمر رسيدن انقلاب و همچنين پيروزي در جنگ بوده را مي توان از ارزش ها دانست زيرا، همگي اين عوامل، منشأ آن نشأت گرفته از وحي و خداوند است. حال سؤال ديگري مطرح مي شود، مبني بر اينكه: عليرغم اينكه امام معتقد است كه حفظ ارزشها مشكل است، «حفظ ارزشها و... زحمت دارد و براي حفظ آن بايد سختيها را تحمل كرد و بدون تحمل سختيها احيا و حفظ ارزش هاي اسلامي غير ممكن است»20 با اين وجود حضرت امام چه شيوه اي را براي حفظ ارزش ها بر مي شمارد. بعبارت ديگر: از نظر حضرت امام، راههايي كه باعث حفظ ارزش ها مي شود كدامند؟