«جاسم م. حسين» معنى كلمه ى « مهدى» را در اثرش: «غيبت امام دوازدهم» تبيين مى كند. لغت «مهدى» كه به معنى «شخص هدايت شده توسط خدا» است مجهول از فعل «هدى» به معنى «هدايت كردن» مى باشد. «هادى» آن واژه اى كه دوبار در قرآن استعمال شده است، صفت فاعلى از همين بُن، و به معنى «راهنما» است:
اولين آيه مى فرمايد: ( ... انّ الله لَهادِ الّذين آمنوا الى صراط مستقيم )(1);
خدا كسانى را كه ايمان آورده اند به راه راست هدايت مى كند. و دومين آيه: ( ...كفى بربّك هادياً و نصيراً )(2);
پروردگار تو براى راهنمايى و يارى تو كافى است.
در كاربرد قرآنى، هشت صورت از همين بُن، «اهتدى»: «هدايت را براى خويش پذيرفت»، دقيقاً به عنوان معنى مطاوعى استعمال شده است كه وجه وصفى آن «مُهتدى» است. انسانى كه از سوى خدا هدايت شده است، هدايت يافته ى صرف نيست بلكه خود نيز به صورتى دل آگاهانه يا عقلى، پذيراى هدايت الهى است. در اين صورت وى مى تواند معرفت خدا را تحصيل كند تا خدا وى را از طريق پيروى احكامش در زمين به هدايت، رهنمون گردد. بر اين اساس، شريعت الهى را نمى توان جز از طريق اين منبع معرفت، دريافت.
از اين رو در سراسر دوران تاريخ، خدا معارف و شريعت را به گروهى از افراد كه هدايت شدگان الهى بودند وحى كرد تا بشر را به صراط مستقيم هدايت نمايد. اين افراد را «پيامبران» مى نامند كه از [چنان ]صفات نافذى برخوردار بودند كه فرمان هاى الهى را به موقع به اجرا مى گذاشتند و نيز مردم را بى[هيچ] خطايى هدايت مى كردند. لذا آنان، در قرآن «هداة» (جمع هادى) خوانده شده اند، زيرا ايشان پيشتر مشمول هدايت الهى گرديده اند. واژه ى « مهدى» (هدايت شده) همان معناى «مهتدى» را دارد.
1- الحجّ: 22 / 54. ـ ترجمه ى تمامى آيه ها در اين مقاله، بر اساس ترجمه ى آقاى آيتى مى باشد.(م) 2- الفرقان: 25 / 31. . مؤلف مقاله، داراى مدرك تحصيلى كارشناسى ارشد اقتصاد مى باشد .