بهداشت روانى
دكتر آذر آذرى . دكتر حسين برهانى
احساس امنيت يكى از نيازهاى اصلى انسان است. انسان از اوايل تولد براى اينكه از رشد جسمى و روانى خوبى برخوردار شود بايد از يك سلسله روابط عاطفى و محبتآميز برخوردار باشد. آغوش مادر اولين پناهگاه طفل است. او در آغوش مادر از آرامش خاصى برخوردار است. شيرخوار در حدود شش ماهگى با دنياى اطرافش ارتباط قابل توجهى پيدا مى كند كه بيشتر آن به رابطه اش با مادر مربوط مى شود, بطورى كه در فقدان مادر دچار اضطراب و هيجان مى شود. طفل اين هيجانات را با تنش عضلات شكم و اندامها بروز مى دهد, در حالى كه روى سينه مادر با شنيدن صداى قلب وى آرامش خود را باز مى يابد. كودك ابتدا با مادر, سپس با پدر و ساير اطرافيان احساس امنيت مى كند. براى اينكه كودكى به احساس امنيت برسد بايستى از مهر و محبت مادر و خانواده برخوردار باشد. تمام افراد خانواده بايد بدانند كه دوستى و محبت نسبت به كودك حتى از نياز او به غذا مهمتر است.
بطور كلى, هر انسانى بر اساس غريزه دوست دارد كه كارهايش مورد توجه ديگران قرار گيرد و در اين مورد كودكان از موقعيت
ويژه اى برخوردارند. كودك شما علاقه مند است كه بازى كردن, لباس پوشيدن, غذا خوردن, نقاشى و حتى خطوط كج و معوجى كه روى كاغذ مى كشد, مورد توجه شما قرار گيرد. او دوست دارد كه به كارهايش به عنوان يك فرد نگاه شود, نه به عنوان يك بازيچه, زيرا همان طور كه در مطالب قبل گفتيم نبايد به اعمال كودك فقط به عنوان سرگرمى بنگريم, چرا كــه او در حــال جسـتـجـو و كـنجكاوى و شـنـاخت قـابلـيـتهاى خود و محيط اطرافش هست.
برخورد مناسب با ذهنيات و تخيلات كودك باعث مى شود كه او از نابسامانيهاى روانى و در نتيجه از رفتارهاى ناهنجار اجتماعى در امان باشد. گفتنى است كه ما مجاز نيستيم تمام اعمال كودك را تاييد و تشويق كنيم, اما اينكه كدام يك از اعمال بايد مورد تشويق قرار بگيرد, موضوع بسيار مهمى است كه ساختار روانى ـ رفتارى آينده كودكان را تشكيل مى دهد.
متاسفانه, برداشتى كه پدر و مادر از موضوع تنبيه دارند, ايجاد رعب و وحشت در دل كودكى كم سن وسال است كه بدترين شكل آن كتك زدن و تنبيه بدنى است و با كمال تاسف همين شيوه نادرست توسط معلمين و ناظمين مدارس ادامه مى يابد! و ما شاهد اثرات مخرب روانى ـ رفتارى آن بر كودكان هستيم كه سرانجام, به انزجار و تنفر كودكان از محيط خانه و مدرسه منجر مى شود. ريشه بسيارى از بزهكاريها و اختلالات و ناهنجاريهاى روانى از همين جا سرچشمه مى گيرد. شايد با ذكر يك مثال, بهتر بتوانيم نمونه اى از تنبيه مخرب و سازنده را در كودك بيان كنيم.
مادر هر روز صبح غذاى كودكش را آماده مى كند, اما كودك از خوردن غذا طفره مى رود. ما, در مى يابيم كه او قصد جلب توجه و التماس مادر را دارد. در اينجا برخورد نادرست اين است كه به او التماس و اصرار كنيم كه غذايش را بخورد و براى اين كار به وعده و وعيدهاى راست و دروغ توسل جوييم يا خشمناك شويم و با تهديد و كتك او را مجبور به خوردن كنيم. نتيجه اينكه, اين رفتار نادرست در آينده منجر به بروز ناهنجاريهاى رفتارى در كودك مى شود. برخورد درست آن است كه بعد از اينكه سفره غذا را آماده كرديم, او را نيز همچون سايرين براى صرف صبحانه دعوت كنيم. اگر امتناع كرد به او كمى فرصت دهيم و دوباره به او يادآورى كنيم كه اگر غذايش را نخورد سفره را جمع مى كنيم.پس ازاتمام فرصت داده شده, سفره غذا را جمع مى كنيم. اين كار بايد ادامه يابد تا آنجا كه كودك مشتاقانه وبارغبت برسرسفره حاضر شود.
مثال دوم: كودكى است كه تمام اسباب بازيهايش را در اتاقهاى مختلف پراكنده مى كند و بعد از تمام شدن بازى آنها را جمعآورى نمى كند. در اينجا برخورد غلط اين است كه بگوييم: اى بچه بى تربيت و بى نظم! همه جاى خانه را كثيف كردى! تو لياقت ندارى كه برايت اسباب بازى بخرم . تو بايد بروى تو كوچه با سنگ و خاك بازى كنى. الاذن تو را در اتاق زندانى مى كنم و بعد هم چند سيلى به گوش بچه بنوازد! نتيجه اين برخورد و تكرار آن باعث مى شود كودكى ترسو و توسرىخور و بى انضباط بار آيد كه اعتماد به نفس ندارد و بنابراين دچار نوعى اختلال روانى ـ رفتارى خواهد شد. برخورد مناسب و صحيح آن است كه ابتدا خود شما با كمك كودك اسباب بازيها را جمعآورى كنيد و با ملايمت اما جدى به كودكتان بگوييد: در صورتى كه اسباب بازيهايت را در خانه پخش كنى آنها را جمع مى كنم و ديگر به تو نخواهم داد, اما اگر اسباب بازيهايت را جمعآورى كنى و در جاى مخصوص بگذارى, باز هم برايت اسباب بازى مى خرم. سعى كنيد به ساده ترين شكل او را توجيه كنيد. براى مثال بگوييد: اگر مهمان به خانه ما بيايد و ببيند كه هر كدام از اسباب بازيهايت را گوشه اى انداخته اى, آن وقت مهمان ما مى گويد: اين خانه چقدر گثيف شده! اين اسباب بازيها مال كيست؟ چقدر اينجا نامرتبه! آن وقت مادر ناراحت مى شود.! روز بعد سعى كنيد يك نوع اسباب بازى به كودك تحويل دهيد و پس از اتمام بازى, كودك آن را به شما تحويل دهد و شما اسباب بازى ديگرى به او بدهيد. پس از مدتى خواهيد ديد كه كودك شما بسيار منظم ومرتب شده و ديگر خودش به تنهايى اين كار را مى كند. آن وقت شما از آرامش و انضباط كودكتان خشنود مى شويد.
فراموش نكنيد كه بايد از كودك خود به اين خاطر تشكر كنيد.
آنچه كه كودك از عملكرد پدر و مادر خود در قالب ابراز محبت و تشويق يا تنبيه نسبت به خودش درك مى كند, نوعى آموزش و پرورش است كه در آينده در رفتار و اعمال او منعكس مى شود. كودك از ابراز محبت و دوست داشتن مىآموزد كه چگونه دوست بدارد و به چه چيزى محبت بورزد و از تشويق و تنبيه نتيجه مى گيرد كه نظم و دقت و صداقت پاداش دارد و بى نظمى و نادرستى كيفر دارد.
در هر حال, آنچه كه شما به عنوان پدر و مادر كودك بايد بدان توجه كنيد, استمرار و تداوم برخوردهاى سازنده و پرهيز از چندگانگى در برخوردهاست كه در غير اين صورت فرزندتان دچار تعارض روانى مى شود. او در حال تمرين الگوهاى رفتارى و همانندسازى است. كودك بايد آموزش ببيند كه به علت انجام اعمال خوب مورد تشويق قرار مى گيرد و هديه اى هم دريافت مى كند. بنابراين, انجام اين گونه اعمال برايش آرام بخش و اطمينان آور است و موجب سلامت روح و روان او مى شود. برعكس, به خاطر انجام برخى از كارها نه تنها مورد تشويق قرار نمى گيرد, بلكه گاه با ناراحتى پدر و مادر روبه رو مى شود كه براى وى حكم تنبيه را دارد. او مىآموزد كه اگر بخواهد در جمع خانواده و اجتماع, مورد قبول و تاييد ديگران باشد و تشويق گردد, بايد به فكر انجام بعضى از كارها نباشد. بطور كلى, كودك مىآموزد كه به خاطر خودش نيست كه مورد تشويق يا تنبيه قرار مى گيرد, بلكه به خاطر كارهايش مورد تشويق يا تنبيه قرار مى گيرد... .
ادامه دارد.